الزامات برقراری استبداد دینی در ایران با توجه به اکثریت جمعیت شیعه جعفری دوازده امامی ، بر مبنای تفسیر غالب موجود از مذهب شیعه را میتوان به قرار زیر دانست :
1 - حذف الزام عصمت امامان و معصومان از برداشت موجود :
اختیاراتی که شیعه برای حضرت پیامبر و ائمه قائل است به شرط عصمت آنهاست و انسانهای دیگر همه جائز الخطا هستند بنابراین برای اعطای اختیارات به آنها یا بایستی برای انسانهای جائزالخطا ، که در عمل این صفت (جائزالخطا بودن) حتی برای مقدسترین افراد نیز ثابت شده است ، عصمت قائل شد ، یا آن را از معصومین سلب کرد ، که هر دو کار ناممکن مینماید .
2 -حذف فرهنگ اعتراض و گریستن برای امام حسین و لعن و نفرین قدرتمندان خونریز از فرهنگ شیعی ایرانی :
لازمه آن تغییر یا جایگزینی اکثر ادعیه موجود که حکایت از لعن و نفرین ظلم و سلاطین جابر دارد ، میباشد .
و نیز حذف یا تقبیح فرهنگ شهادت و هرگونه مراسم مذهبی که متوقف بر تجمع افراد و تشکل آنها در قالب دستجات و هیئتهای مذهبی و نیز حذف انجمنهای خیریه و قرض الحسنه ها و .... میباشد .
3 - ارتباط و رابطه دادن حکومت استبداد دینی با حکومتهای پادشاهی قبل یا بعد از اسلام :
با توجه به اینکه در فرهنگ شیعی حکومت عباسیان ، نیز ، حکومتی غاصب تفسیر شده است ، اجبارا این حکومت را بایستی به دوران طلایی قبل از اسلام یا دورانهای حکومتهای مقتدر بعد از اسلام مثل غزنویان یا آل بویه یا ترجیحا صفویه مثصل کرد ، البته ایجاد عظمت چند هزار ساله در دوران پهلوی با شکست روبرو شده است .
4 -متصل نمودن حکومت استبدادی مورد نظر به حکومتی در آینده :
تبلیغ اتصال حکومت به حکومتی که در آینده برپا خواهد شد و سراسر عدل و داد است .
5 - حذف نهاد مرجعیت :
جایگزینی نهاد رهبری بجای مرجعیت موجود ، تا فتاوای شرعی صادره از یک کانال و قابل کنترل باشد و امکان صدور فتاوایی مغایر با نظر رهبر ، وجود نداشته باشد . همچنین تمرکز حوزه های تربیت روحانی در یک مرکز زیر نظر قدرت رسمی اداره کننده کشور و نظام استبدادی فرضی ، زیرا تعلیمات دینی حوزوی به هر حال شامل مفاهیمی چون حق و عدالت و اخلاق و مبارزه با ظلم و مظالم میباشد و هر لحظه امکان دارد طلبه ای با اجتهاد خویش بر علیه حکومت مستبد قیام نماید .
با توجه به شرایط فوق ، امکان !؟ برقراری استبداد دینی در ایران ، حداقل با شرایط فعلی وجود ندارد ، نویسنده وبلاگ از نظرات خوانندگان در این زمینه استقبال مینماید .
1 - حذف الزام عصمت امامان و معصومان از برداشت موجود :
اختیاراتی که شیعه برای حضرت پیامبر و ائمه قائل است به شرط عصمت آنهاست و انسانهای دیگر همه جائز الخطا هستند بنابراین برای اعطای اختیارات به آنها یا بایستی برای انسانهای جائزالخطا ، که در عمل این صفت (جائزالخطا بودن) حتی برای مقدسترین افراد نیز ثابت شده است ، عصمت قائل شد ، یا آن را از معصومین سلب کرد ، که هر دو کار ناممکن مینماید .
2 -حذف فرهنگ اعتراض و گریستن برای امام حسین و لعن و نفرین قدرتمندان خونریز از فرهنگ شیعی ایرانی :
لازمه آن تغییر یا جایگزینی اکثر ادعیه موجود که حکایت از لعن و نفرین ظلم و سلاطین جابر دارد ، میباشد .
و نیز حذف یا تقبیح فرهنگ شهادت و هرگونه مراسم مذهبی که متوقف بر تجمع افراد و تشکل آنها در قالب دستجات و هیئتهای مذهبی و نیز حذف انجمنهای خیریه و قرض الحسنه ها و .... میباشد .
3 - ارتباط و رابطه دادن حکومت استبداد دینی با حکومتهای پادشاهی قبل یا بعد از اسلام :
با توجه به اینکه در فرهنگ شیعی حکومت عباسیان ، نیز ، حکومتی غاصب تفسیر شده است ، اجبارا این حکومت را بایستی به دوران طلایی قبل از اسلام یا دورانهای حکومتهای مقتدر بعد از اسلام مثل غزنویان یا آل بویه یا ترجیحا صفویه مثصل کرد ، البته ایجاد عظمت چند هزار ساله در دوران پهلوی با شکست روبرو شده است .
4 -متصل نمودن حکومت استبدادی مورد نظر به حکومتی در آینده :
تبلیغ اتصال حکومت به حکومتی که در آینده برپا خواهد شد و سراسر عدل و داد است .
5 - حذف نهاد مرجعیت :
جایگزینی نهاد رهبری بجای مرجعیت موجود ، تا فتاوای شرعی صادره از یک کانال و قابل کنترل باشد و امکان صدور فتاوایی مغایر با نظر رهبر ، وجود نداشته باشد . همچنین تمرکز حوزه های تربیت روحانی در یک مرکز زیر نظر قدرت رسمی اداره کننده کشور و نظام استبدادی فرضی ، زیرا تعلیمات دینی حوزوی به هر حال شامل مفاهیمی چون حق و عدالت و اخلاق و مبارزه با ظلم و مظالم میباشد و هر لحظه امکان دارد طلبه ای با اجتهاد خویش بر علیه حکومت مستبد قیام نماید .
با توجه به شرایط فوق ، امکان !؟ برقراری استبداد دینی در ایران ، حداقل با شرایط فعلی وجود ندارد ، نویسنده وبلاگ از نظرات خوانندگان در این زمینه استقبال مینماید .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر