۱۳۹۱ بهمن ۱, یکشنبه

کـُـــوُت , چیست ؟

کودکان خیابانی کوت عبدالله
... و تو ! چه میدانی : چیست "کـُــوت" ؟
اگر "خاک سفید" را ندیده باشی , نبوده باشی
اگر نیمه شبی را در مدخل "پارک شهر" صبح نکرده باشی .
مگر درقلعه (کوت) ساکن باشی , قلعه "شمس آباد" , قلعه حسن آباد , ... 
مگر بدنیا آمده باشی در : "سَبَخ"  یا "کَپَر"  .
آیا شرم را در چهره روسپیان دیده ای ؟
تو نمیدانی چه سخت گیر و عادل است خدای "جیب بُران" و سارقان !?
تو درنیافته ای که چه واقع بین اند قانون شکنان .
وه !  چه حساب دار و حساب گر اند : قماربازها , پاک بازها !
... تو ... هیچ ندیده ای ! , هیچ نیاموخته ای 
 مگر , در خواب , تو را در "پارک ناصرخسرو" "تـَف" کرده باشند .
آیا  شهامت داری  گام بگذاری در کوت , تنها , بی مراقب  !؟
آیا هیچ میدانی "داش ساختمان" کجاست !؟
خبر داری که با سیب زمینی و تخم مرغی می توان دلی از عزا درآورد؟
میدانی مغزِ گوسفندِ لذیذِ رایگان را چه ساعتی , کجا , هر چقدر که بتوانی بخوری ! , به خیرات میدهند ؟
باور نمیکنی که با "هیچ" , می توان سیر شد  و با باقیمانده اش میهمان داری کرد ! .
تو بر "سه قطره خون"  گلوی مرغی یا مرگ "نازپرورده سگی ولگرد" ! , اشک میریزی , من در دریای اشک چشم و خون دل کوت نشینان غرقِ غرق ام .
خبر نداری که چه فقیه اند و صاحب فتوا , "تَلَکه بِگیر" ها .
به من می خندی اگر بگویم ات :
آن گاه امنیت و عدالت برقرار است که روسپیان مزد تن فروشی شان به تمامی بستانند !؟

پس بدان کوت را و کوت نشینان را نخواهی شناخت مگر :
دوستی داشته باشی , که روزی در "الوند" بخاطر دو هزار و پانصد تومان (نه کمتر و نه [حتّی] بیشتر! ) با تهدید به مرگ , با چاقوی زنگ زده بلندی , تو را "لُخت" کرده باشد !

-------------------------

تـَف کردن = در خواب وسایل بدرد بخور کسی را برداشتن , همه چیزش را , هرچه با خود دارد !
داش ساختمان = (به ترکی یعنی ساختمان سنگی) محله ای در تبریز تا حدودی شبیه به خاک سفید تهران .
سَبَخ = زمین رها شده مابین خانه ها , لم یزرع ,  مامن زباله و گرد و خاک , در اصل : صبخ بمعنی شوره زار، در خوزستان زمین های بایر میان مناطق مسکونی را سبخ گویند .
کَپَر = نوعی آلاچیق حصیری در خوزستان 
کوت = قلعه ، پاقلعه .
خاک سفید = محله ای فارغ از هر قانون رسمی ! در تهران
قلعه = کوت , محلی برای نگاهداری گوسفندان , دژ , پادگان , محلی محصور و امن با استحکامات نظامی یا دفاعی به مقاصد مختلف .
تلکه بگیر = کسی که میاندار مجلس قمار است , حق فتوا و قضاوت عادلانه خودش  را میگیرد ,   از این جهت که طرفین بازی را تشویق میکند عهد خود را محترم بدارند یعنی حتی وقتی  به حرام و باطل (قمار) وجهی بر ذمه شان تعلق گرفت آن را بپردازند , به نظر من عادل تر است , حال آن که فقها به عذر نامشروع و حرام بودن فرد را از ادای دین و وفای به عهد معاف میکنند !؟
مزد تن فروشی = متاسفانه روسپیان (تن فروشان) نمی توانند از طریق سیستم قضایی خریدارشان را ملزم به پرداخت بهای کالای فروخته شده نمایند , و این بی عدالتی محض است .

هیچ نظری موجود نیست: