در رابطه با پست قبلي يعني : "كم هزينه ترين راهكار و زمينه نقد باورهاي ديني " دوستان توضيح خواسته اند :
براي كساني كه خاستگاه روستايي دارند يا از نزديك با نحوه زندگي در روستاها آشنا هستند مطلبي كه قصد بيان كردن اش را دارم به راحتي قابل هضم است .
ضمن اينكه ، اساسا شناخت و نقد روشهايي كه اسلام سياسي به كار ميبرد بدون آگاهي از فرهنگ روستانشينان ايران ممكن نيست .
در گذشته در بسياري روستاها معمولا يكي از روستازادگان را به مدارس علوم ديني ميفرستادند تا پس از تحصيل به روستا بازگشته و وظايف شرعي و آيين هاي عبادي را به آنها آموزش دهد ، و بدين ترتيب روستا صاحب يك " مُــلّا " ميشد .
در روستاي خود ما (آبادچي) ظاهرا "ملا رمضان دايي" و پس از او "شيخ دايي" چنين نقشي را ايفا ميكردند .
البته ماها آنها را با چنين نامهايي ميشناختيم و اسامي واقعي آنها چيز ديگري بود .
تا حدود چند دهه قبل تنها مدرسه انحصاري در روستا همان مكتبي بود كه ملاي ده در آن تا حدودي خواندن و نوشتن را به كودكان روستايي ، در مواقعي كه كارهاي كشاورزي سبك تر بود ، آموزش ميداد .
در مناسبت هاي مختلف نيز مجلس موعظه و ارشاد و پند و اندرز اخلاقي به مردم توسط ملاي ده برگزار ميشد .
هنگام خريد و فروش املاك نيز قولنامه ، بيع نامه و قراردادهاي مابين روستائيان نيز توسط همين شيخ يا ملا نوشته ميشد .
بدين گونه بتدريج مفهوم شيخ ، ملا ، سيد و روحاني روستا بتدريج با كسب دانش ، اخلاق ، خواندن و نوشتن ، كتابت و انعقاد قرارداد ، ... آميخته ميگرديد .
از طرفي نهاد مذهبي چه در شهر و چه در روستا براي منافع صنفي خودش سعي در هرچه بيشتر ممزوج شدن و داخل شدن در زندگي مردم و كسب درآمد خويش و ترغيب مردم به باقي گذاشتن موقوفه و غيره مينمودند و مينمايند .
بنابراين خواه ناخواه تا امروز مفهوم دين و مذهب با اخلاق ، علم آموزي ، كمال گرايي و ... آميخته شده است ،
به همين خاطر در نقد مذهب و باورهاي ديني براي تفكيك خرافات و مردم فريبي از آن ، بايستي مراقب بود كه بي اخلاقي و بي بندوباري و عدم رعايت قواعد و قراردادهاي اجتماعي جانشين آن نگردد .
هرچند كه اين اتفاق امروزه تحت تسلط شديد نهادهاي ديني بر زندگي مردم رخ داده و متوليان ديني نميتوانند منتقدين را به آن ، متهم كنند .
از طرف ديگر انتقاد و بررسي دين بلحاظ جنبه هاي رواني گرايش افراد به مذهب و دين كه بايستي شكافته شده و روشن گردد ، همواره خونبار بوده و با ضرب و شتم ، سنگسار ، حبس و زندان ، ترور و ... همراه بوده است .
بنابراين حساسيت زدايي بايستي بصورت تدريجي انجام شود .
بيشترين فايده بررسي علل گرايش و رويكرد افراد به دين و مذهب اين است كه : با خودشناسي و شناخت تمايلات و عادات رواني انسان بهتر ميتوان به او در يافتن راه مناسب تر و يا حتي درمان مشكل و ناهنجاري عصبي - رواني - شخصيتي ، ياري رساند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر