۱۳۹۱ آبان ۳۰, سه‌شنبه

انحصار خوب بودن و خوبي كردن

بله تعجبي نداره !
انحصار طلبي در زمينه خوب بودن ، خوبي كردن ، رعايت حقوق ديگران ، كارخير انجام دادن ، ثواب كردن ، ...
از لحاظ تئوريك و نظري شدني نيست ولي در عمل :  بله  ، شدني هست .
حتي ممكنه من جلوي شما را بگيرم كه به ديگران خوبي نكني !؟
چرا ؟
خوب شايد به اين دليل كه اگر خوبي كردي اون وقت من مجبورم رابطه ذهني ام با تو را باز تعريف كنم ، مقداري از احترامي كه منحصرا براي خودم قائلم را به تو واگذار كنم .
تا اينجا ، انحصاري بود ، كه توسط همه ماها صورت ميگيرد و ناشي از نيت باطني است كه زمان تصميم گيري براي كار خوب انجام دادن داريم .
يعني چون موقعي كه كار خوبي ميخواهيم انجام دهيم ، نيت مان خودنمايي ، جلب توجه ديگران ، تعريف و تمجيد شنيدن و ... است بنابراين وقتي ميبينيم شخص ديگري ميخواهد كار خوبي انجام بدهد نسبت به او احساس تنفر ، كينه و حسادت پيدا ميكنيم و بخودمان حق ميدهيم مانع كار او شويم .
اما يك نوع ممانعت از كار خير هم در سطح جامعه مشاهده ميكنيم كساني (فارغ از مذهب يا آيين شان) كه با جوانان سيگاري صحبت و نصيحت ميكنند را دستگير كرده  يا براي كمك رسانان به زلزله زدگان پرونده قضايي درست ميشود و ...
آيا انگيزه افرادي كه با استفاده از امكانات قوه مجريه يا قضاييه (در صورتي كه اعتقاد داشته باشيم : طرح سيستماتيك و متمركزي  براي ممانعت از اين موارد در دستور كار نيست !) مبادرت به ايجاد مزاحمت براي امدادگران مينمايند نيز همين تحليل ذهني را دارند : 
--------------------------------------------------------------------
- من وانمود كردم به ديگران كمك ميكنم 
- با اين ترفند قدرت را قبضه كردم 
- او نيز وانمود ميكند : دارد به مردم كمك ميكند 
- پس او نيز قصد قبضه كردن قدرت يعني گرفتن جاي مرا دارد 
- بنابراين ....
-------------------------------------------------------------------

   

هیچ نظری موجود نیست: