دوست اهوازی عزیزی , از کسانی که هزینه های زیادی از پس از انقلاب تا کنون متحمل گردیده , شعری را برایم فرستاده که شما را هم در خواندن آن سهیم میکنم :
کوک کن ساعت خویش کوک کن ساعت خویش
اعتباری به خروس سحری نیست
دگر،دیرخوابیده وبرخاستنش دشواراست
کوک کن ساعت خویش
که موذن شب پیش،
دسته گل داده به آب،
ودرآغوش سحررفته بخواب
کوک کن ساعت خویش
که دراین شهردگر مستی نیست،
که به وقت سحرآنگاه که ازمیکده برمی گردد
از صدای سخن وزمزمه زیر لبش برخیزی
. .....................
این دوست گرامی که تصور کنم نام مستعارشان "عباسی" باشد , در ضمن به جلسات حافظ خوانی در اهواز نیز بنده را دعوت کردند ولی از آنجایی که کار بسیار مهمی را برای خواهر عزیزم انجام میدهم و نگران ام یک موقع مشابه شهریور ماه سال جاری , کلاهبرداران و سودجویان (درگیر در کیس ) با سواستفاده از سوابق سیاسی و بازداشتی بنده و جوسازی و ارسال گزارشات کذب به مراجع امنیتی موجبات بازداشت مجدد ام را فراهم نکنند , به همین خاطر در مطالبی هم که مینویسم کمال احتیاط را به خرج میدهم تا بهانه ای به دست طرف های درگیر در این موضوع جنایی , برای خارج کردن ام از زمین بازی , مشابه شهریور سال جاری , ندهم .
این توضیح را در پاسخ دوستانی که کنایه میزدند که چرا دست به عصا راه میروم ! و فعالیتی ندارم ؟, آوردم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر