یکی از طرف های درگیر یکی از موضوعاتی که من دنبال میکنم مدعی است رفتارش کاملا قانونی و قانون مند است !
بلحاظ رعایت قوانین از اسامی , مکان و زمان واقعی استفاده نمی کنم .
موضوع از این قرار است که وی مدعی است :
شرکت الف عوارض قانونی متعلق به فعالیت و صنعتی که در آن زمینه فعالیت دارد را نپرداخته است , لذا وی حق دارد با توسل به راه کارهای پیش بینی شده در قانون مانع فعالیت شرکت شود .
وی مدعی است از آنجایی که شرکت الف (به نظر وی) قادر نخواهد بود بر مشکلات و بحرانی که با آن درگیر است غلبه نماید , لذا بایستی فعالیت خویش را متوقف ساخته و نسبت به واگذاری اموال و ماشین آلات (به قیمت حیف ! ) به او اقدام نماید .
وی با مراجعه به مراکز دولتی و سایر تشکلها , موانع قانونی موجود بر سر راه تداوم فعالیت شرکت الف را به آنها متذکر شده و به مدیران آنها هشدار میدهد که مبادا از طریق مساعدت با شرکت درآمده و بصورت غیرقانونی یا از سر مساعدت و همراهی در راستای رفع موانع موجود بر سر راه گسترش فعالیت شرکت گامی بردارند .
وی مدیران شرکت را تطمیع و تهدید میکند که در صورت شراکت یا مشارکت با او نه تنها مجبور به درگیر شدن با هیچ کدام از این نظارت ها و اعمال قانون و حاکمیت توسط ارگان های دولتی و عمومی نخواهند بود بلکه خود وی نیز در به تعویق انداختن زمان اجرای وظایف شان (اعم از مالی و غیر مالی در قبال تکالیف قانونی هر واحد اقتصادی) با آنان همراهی خواهد نمود !
وی صراحتا و بدون رودربایستی ضمن سدکردن راه هر مراجعه کننده ای وی را متوقف و به او متذکر میشود که با شرکت الف به روابط تجاری یا استخدامی دراز مدت اندیشه نکند و نام این رفتارش را خیرخواهی , دلسوزی یا تذکر می گذارد (البته این نوع رفتار وی گمان کنم تحت عنوان "مزاحمت در کسب" قابل پیگیری قضایی باشد .) .
این وضعیت در جامعه ما به وفور مشاهده میشود , قبلا در این رابطه مطلب "زورگویی با توسل به قانون" نوشته بودم زورگویی با پشتوانه اعمال قانون :
اقدام برای تاثیرگذاری بر رفتار افراد و وادار ساختن آنها به انجام رفتاری که منفعت شخصی زورگو را در بر داشته باشد , با تهدید به رفع خلا قانونی یا تهدید به اعمال و اجرای قانون یا وظایف قانونی اشخاص عادی و یا وظایف رسمی عوامل دولتی و مجریان قانون .
اقدام برای تاثیرگذاری بر رفتار افراد و وادار ساختن آنها به انجام رفتاری که منفعت شخصی زورگو را در بر داشته باشد , با تهدید به رفع خلا قانونی یا تهدید به اعمال و اجرای قانون یا وظایف قانونی اشخاص عادی و یا وظایف رسمی عوامل دولتی و مجریان قانون .
خوشبختانه مشابه سایر مواردی که تصور میکردم دیگران توجهی به معضل و مسئله ای که من با آن روبرو شده ام ندارند , با خوشحالی متوجه شدم در این زمینه روشنگری و باز کردن موضوع صورت گرفته .
در سپهر سیاسی کشور نیز به وقور این رفتار یا به عبارت صحیح تر این اختلال رفتاری را مشاهده میکنیم داستان کهنه به دست قانون سپردن عناصر جناح مقابل را همگی دیده و شنیده ایم .
هر یک از سیاست مداران (بخصوص تظاهر کنندگان به تعهد و حق) که در تنگنای حذف خویش یا هم باندیان خویش قرار گیرد بسرعت ادعا میکند که لیست بلند بالایی از جرایم و فعالیت های غیرقانونی طرف مقابل در اختیار دارد و آن ها را به دست قانون خواهد سپرد !
یعنی در صورتی که به وی اجازه رفتاری که مغایر با قانون یا مغایر با مصالح نظام باشد را ندهند , وی همین نوع رفتارهای دیگران را افشا خواهد کرد .
در سپهر سیاسی کشور نیز به وقور این رفتار یا به عبارت صحیح تر این اختلال رفتاری را مشاهده میکنیم داستان کهنه به دست قانون سپردن عناصر جناح مقابل را همگی دیده و شنیده ایم .
هر یک از سیاست مداران (بخصوص تظاهر کنندگان به تعهد و حق) که در تنگنای حذف خویش یا هم باندیان خویش قرار گیرد بسرعت ادعا میکند که لیست بلند بالایی از جرایم و فعالیت های غیرقانونی طرف مقابل در اختیار دارد و آن ها را به دست قانون خواهد سپرد !
یعنی در صورتی که به وی اجازه رفتاری که مغایر با قانون یا مغایر با مصالح نظام باشد را ندهند , وی همین نوع رفتارهای دیگران را افشا خواهد کرد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر