۱۳۹۱ اسفند ۳, پنجشنبه

گر جمله كائنات كافر گردند

تصويري از خدا كه در كشاكش هاي ذهني انسان ساخته شده است ، همانند داستان تفكر حضرت ابراهيم در مورد ماهيت خدا ، تصويري دست نايافتني است .
هيچ ارتباطي با اين دنيا ندارد و براي دوام و بقاي خويش نيازمند وجود هيچ امر فيزيكي نيست .
صرفا در هر كجاي دنيا و هر زمان كه كسي بخواهد ميتواند چنين تصويري را تجسم كند ، در واقع تجسم امر تجسم نشدني را انجام دهد .
بدين ترتيب دين و مذهب ، پيامبران و ائمه ، قرآن و انجيل ، و هيچ يك از ساير امور دنيوي ما بودن يا نبودن شان قوام بخش اين تصوير ذهني نيست .
هر چند امور دنيوي در بازار و دكان متولي گري ديني قوام خويش را از اين تصوير دريافت ميكنند و همواره سعي شده دوام و بقاي خودشان را به دوام و بقاي اين تصوير گره بزنند و عيشي دائمي را تجسم كنند ، اما ، جبرا ، ناگزير ، لزومي به بقاي آنها براي دوام و بقاي تصوير وجود لايتناهي قائم به ذات نيست .
گر جمله كائنات كافر گردند  
                                        بردامن كبرييائيش نشنيند گرد (سعدي)
براي ذهن هايي كه در صورت احساس سيال بودن زندگي و جهان دچار سردرگمي و وحشت ميگردند ، اين تصوير آرامبخش و برطرف كننده اضطراب و دغدغه ميباشد
باور و يقين به زنده و قائم بودن خداوند باعث ميشود تلاشهاي سودجويان براي نمايندگي و ادعاي نيابت از جانب خدا يا سلسله مراتب خداوندگاري عبث و بيهوده جلوه كند .
بجاي اتكا به تصوير "هستي مطلق" ، بيشتر سعي ميكنند در مراتبي كه نزديكي بيشتري به كسب و كار روزانه شان دارد همانند "اهلبيت" متوقف شوند و مدام نيز براي حصول اطمينان روي اين مطلب تاكيد ميكنند !؟
به هرحال اگر كسي به خداي زنده باور دارد ، بايد به او گوشزد كرد : زنده بودن و زنده ماندن خدا متوقف بر وجود يا عدم وجود ، باور يا عدم باور به : اسلام ، روحانيت ، جمهوري اسلامي ، ولايت ، نماز ، روزه ، زكات ، نبوت ، رسالت ،  ... نيست .

شواهد اين مدعا از قرآن كريم :
و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل

هیچ نظری موجود نیست: