كساني كه به امور محال اعتقاد دارند ، هر بدبختي و دربدري و نكبتي را با توجيه "الطاف خفيه الهي" بر خود هموار ميكنند ، نميدانم چرا تمسخر مردم و اطرافيان را از جمله همين ترانه هاي شاهين نجفي و امثال آن را صدقه يا هديه از طرف آن ها فرض نميكنند تا مجبور نباشند براي تسكين خشم خودشان رفتار غير انساني نشان داده يا فتاوايي صادر كنند كه باعث تمسخر بيشتر و فاجعه بارترشدن موضوع گردد ؟
شايد بتوان گفت :
موهبيتي الهي است كه مردم بطور رايگان افكار و عادات غير عادي و غيرمنطقي هم ديگر را با طنز و تمسخر و لودگي به نقد ميكشند ؟
موهبيتي الهي است كه مردم بطور رايگان افكار و عادات غير عادي و غيرمنطقي هم ديگر را با طنز و تمسخر و لودگي به نقد ميكشند ؟
چرا ؟
هر نوع سختي و مشقت را مي توان لطف خدا يا به تعبير عارفانه حافظ "عشوه هاي پنهاني" يار دلكش و دلربا تصور كرد ؟ اما وقتي افكار و اعتقادات و رفتارمان بي اختيار ، ( و بدون هيچ گونه برنامه ريزي قبلي توسط ايادي استكبار و ... (خودتان همين فرافكني هاي هميشگي را بجاي نقطه چين بگذاريد) ) ، توسط مردم عادي به نقد و طنز و تمسخر كشيده ميشود ، چنين تحليلي به ذهن مان خطور نميكند ؟
هر نوع سختي و مشقت را مي توان لطف خدا يا به تعبير عارفانه حافظ "عشوه هاي پنهاني" يار دلكش و دلربا تصور كرد ؟ اما وقتي افكار و اعتقادات و رفتارمان بي اختيار ، ( و بدون هيچ گونه برنامه ريزي قبلي توسط ايادي استكبار و ... (خودتان همين فرافكني هاي هميشگي را بجاي نقطه چين بگذاريد) ) ، توسط مردم عادي به نقد و طنز و تمسخر كشيده ميشود ، چنين تحليلي به ذهن مان خطور نميكند ؟
چرا ؟
چرا به ياد آيه : …عَسي أن تكرَهوا شَيئاً وهو خيرٌ لكم وَعسي أن تُحِبّوا شيئاً وهو شَرٌّ لكم… (سوره بقره/ آيه 216) ( خلاصه : چه بسا چيزي را خوش نداشته باشيد ،حال آن كه خير شما در آن است ؛ويا چيزي را دوست داشته باشيد ،حال آن كه شرشمادر آن است) ، نمي افتيم ؟
تصور ميكنم يكي از دلايل اين استفهام ، توام شدن پذيرش منطق و استدلال نهفته در اين آيه (يا باورهاي فوق) با آن مفاهيمي است كه مايه تمسخر است ، يعني به نظر مردم باور به آن ها ابلهانه بنظر ميرسد .
يعني بطور مثال در مورد ترديدهاي بيشماري كه در مورد امامت و عصمت امامان و ترتيب انتساب آنان به امامت وجود دارد ، به احتمال زياد براي افرادي كه واكنش خشم آلود نسبت به ترديد و تشكيك نشان ميدهند امكان پذيرش مفاهيم استدلالي و منطقي متون ديني (مشابه آيه فوق) ، بدون قائل شدن صفات ويژه براي نوادگان حضرت پيامبر وجود ندارد .
با كمي جستجو در گوگل ليست بلند بالايي از انواع رخ دادهاي مصيبت بار و پرهزينه مي يابيم كه به الطاف خفيه الهي تعبير شده اند چرا نبايستي اين يك مورد را هم به اين ليست بلند بالا افزود ؟
وقتي اين احتمال وجود دارد كه تفكر ديني ما از اساس غلط باشد ، چرا نبايستي خوشحال باشيم از اينكه ديگران ما را به رايگان وادار به تفكر در اين رابطه ميكنند ؟
آيا تفكر و باورهاي ديني ما چيزي بجز برداشت ما از اطلاعات و اخباري است از گذشته و ماهيت آن اخبار و اطلاعات نيز خود برداشت و طرز تلقي انسان هايي همانند ما بوده است .
در صورتي كه معتقد به حقيقتي محض ماوراي بود يا نبود خودمان باشيم ، چنانچه از اساس تفكر و برداشت و باور ما در رابطه با آن حقيقت غلط بوده باشد آيا خدشه اي در آن حقيقت راه خواهد يافت ؟
بديهي است آنچه دچار خدشه ميگردد غرور و اعتماد ما به برداشت مان ، و منافع مان نسبت به دكاني كه در كنار اين برداشت ها و باورها راه اندازي كرده ايم ميباشد
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -- - - - - - - - -- - - - - -- - - -- - - - -- - - - - -- - - - -- -
يعني بطور مثال در مورد ترديدهاي بيشماري كه در مورد امامت و عصمت امامان و ترتيب انتساب آنان به امامت وجود دارد ، به احتمال زياد براي افرادي كه واكنش خشم آلود نسبت به ترديد و تشكيك نشان ميدهند امكان پذيرش مفاهيم استدلالي و منطقي متون ديني (مشابه آيه فوق) ، بدون قائل شدن صفات ويژه براي نوادگان حضرت پيامبر وجود ندارد .
با كمي جستجو در گوگل ليست بلند بالايي از انواع رخ دادهاي مصيبت بار و پرهزينه مي يابيم كه به الطاف خفيه الهي تعبير شده اند چرا نبايستي اين يك مورد را هم به اين ليست بلند بالا افزود ؟
وقتي اين احتمال وجود دارد كه تفكر ديني ما از اساس غلط باشد ، چرا نبايستي خوشحال باشيم از اينكه ديگران ما را به رايگان وادار به تفكر در اين رابطه ميكنند ؟
آيا تفكر و باورهاي ديني ما چيزي بجز برداشت ما از اطلاعات و اخباري است از گذشته و ماهيت آن اخبار و اطلاعات نيز خود برداشت و طرز تلقي انسان هايي همانند ما بوده است .
در صورتي كه معتقد به حقيقتي محض ماوراي بود يا نبود خودمان باشيم ، چنانچه از اساس تفكر و برداشت و باور ما در رابطه با آن حقيقت غلط بوده باشد آيا خدشه اي در آن حقيقت راه خواهد يافت ؟
بديهي است آنچه دچار خدشه ميگردد غرور و اعتماد ما به برداشت مان ، و منافع مان نسبت به دكاني كه در كنار اين برداشت ها و باورها راه اندازي كرده ايم ميباشد
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -- - - - - - - - -- - - - - -- - - -- - - - -- - - - - -- - - - -- -
عسي ان تكرهوا (سوره بقره/ آيه 216)
چه بسا چيزي را خوش نداشته باشيد ،حال آن كه خير شما در آن است ؛ويا چيزي را دوست داشته باشيد ،حال آن كه شرشمادر آن است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر