محمد ، داداش
فرياد تنهايي چيزي نيست كه بتوان به سادگي از كنارش گذشت .
بنظر من اين گلايه نيست ، فراخوان است .
اما ، نوشته بودي (1) : "حتي مراجع " !؟
فرياد تنهايي چيزي نيست كه بتوان به سادگي از كنارش گذشت .
بنظر من اين گلايه نيست ، فراخوان است .
اما ، نوشته بودي (1) : "حتي مراجع " !؟
هر چقدر كه با خودم كلنجار رفتم ، نتوانستم جلوي نوشتن اين مطلب را بگيرم ، هر چه بادا باد !
آيا ناراحت هستي كه چرا مراجع تقليد چيزي نمي گويند ، فتوايي نمي دهند ، اعلام جنگ و جهادي ، ... چيزي ! ... نمي كنند !؟
آيا ناراحت هستي كه چرا مراجع تقليد چيزي نمي گويند ، فتوايي نمي دهند ، اعلام جنگ و جهادي ، ... چيزي ! ... نمي كنند !؟
اگر استقرار نظام جمهوري اسلامي ، تنها يك فايده و استفاده براي كشور ايران (و بشريت ) داشته باشد ، همين است .
يعني همين كه ديگر ، مراجع عظام تقليد نمي توانند نظر خودشان را اعلام كنند باعث شده كه دولت بي كفايت ما بتواند كشور را اداره كند و بقيه مردم دنيا هم زندگي معمولي شان را داشته باشند .
يعني همين كه ديگر ، مراجع عظام تقليد نمي توانند نظر خودشان را اعلام كنند باعث شده كه دولت بي كفايت ما بتواند كشور را اداره كند و بقيه مردم دنيا هم زندگي معمولي شان را داشته باشند .
برادر جان :
تصور كن مراجع تقليد اصفهان حكم كنند مصرف آب اصفهان در يزد و كاشان حرام است و اصفهاني ها حق دارند براي استيفاي حق خودشان جهاد كنند .
نمي شود !؟
چرا ! ، مي شود .
به قول آقاي خاتمي نازنين ! : "... اين حكم موجود است هر كارشناس ديني ممكن است اين حكم را استخراج كند !"
تصور كن : مراجع تقليد خوزستان اعلام كنند : "فارس ها در خوزستان غاصب هستند و همكاري با آن ها در حكم جنگ با خدا است (نعوذبالله) "
در مورد اينكه مراجع مناطق سني نشين كشور چه حكمي را از متون ديني استخراج و استنباط كنند ، حتي ريسك مثال زدن اش را هم حاضر نيستم بجان بخرم !؟
و قس عليهذا !
فقط يك لحظه تجسم كن : اگر هر فقيه اي بخواهد صادقانه به آن چه از متون استنباط كرده پاي بند باشد ، و آن چه را حقيقتا حكم خدا ميداند (صرف نظر از اينكه واقعا حكم خداست يا نه) اعلام كند ، چه قشقرقي بپا خواهد شد !
فكر كن محمد !
فكر كن محمد !
آيا هيچ نوع سيستمي از سيستم هاي كشورداري از پيشرفته ترين تا عقب مانده ترين آنها در اين شرايط كاربرد دارد ؟
راست مي گويند برادران گمنام : "اين كشور را فقط با زور مي توان اداره كرد !؟ "
...
اگر واقعا تنها مانده باشي ، محمد ، جاي خوشحالي دارد
سالهاست منتظر اين هستيم كه مردم مان بدون دليل ، بدون اينكه منافع شان اقتضا كند ، فقط بخاطر احساسات و سروصدا به دنبال كسي راه نيفتند و از ديوار جايي بالا نروند ، يا كسي را "حِيدَركُشانْ" اش نكنند . (2)
وقتي هيچ جامعه شناسي ، روان شناس ، اقتصاد داني ، روشنفكري ، دانشمندي ، از طرحي كه دادي پشتيباني نكرده ، بررسي نكرده ، منافع آتي اش را با هزينه هايش مقايسه نكرده ، مورد نقد و بررسي و گفتگو قرار نگرفته ، براي چه بايستي با تو همراهي كنند ؟
راستي ، برادر ، طرح ات چه بود !؟
...
برادر ، داداش محمد :
اگر واقعا تنها مانده باشي ، محمد ، جاي خوشحالي دارد
سالهاست منتظر اين هستيم كه مردم مان بدون دليل ، بدون اينكه منافع شان اقتضا كند ، فقط بخاطر احساسات و سروصدا به دنبال كسي راه نيفتند و از ديوار جايي بالا نروند ، يا كسي را "حِيدَركُشانْ" اش نكنند . (2)
وقتي هيچ جامعه شناسي ، روان شناس ، اقتصاد داني ، روشنفكري ، دانشمندي ، از طرحي كه دادي پشتيباني نكرده ، بررسي نكرده ، منافع آتي اش را با هزينه هايش مقايسه نكرده ، مورد نقد و بررسي و گفتگو قرار نگرفته ، براي چه بايستي با تو همراهي كنند ؟
راستي ، برادر ، طرح ات چه بود !؟
...
برادر ، داداش محمد :
ما انقلاب نكرديم
ما توقف كرديم ، ايستاديم ، وحشت برمان داشته بود ، مي خواستيم مزمزه كنيم ، بچشيم ، استخاره كنيم ، ببينيم با كدام "پا" بايستي وارد جهان نوين شويم ،
"فسيل هاي مقدس" ، "سنگواره هاي مقدس" وحشت برشان داشته بود
قرن ها مردم بدون اجازه آن ها آب نمي خوردند ، اما بتدريج خودشان شروع كرده بودند به فكر كردن ، تصميم گرفتن ، چون و چرا كردن و ... .
بنابراين سخاوت مندانه ، باقيمانده هر آن چه در چنته و كشكول ، ساليان سال براي روز مبادا انبار كرده بودند بيرون ريختند ، شوخي نبود : "اسلام در خطر بود"
گوش ميكني محمد جان : "هر آن چه "
همه چيز !
ديگر چيزي باقي نمانده ، اين بار چه بگويند ؟
دشمن يا رقيب (يا مايه دردسر) امروز را چه مي توانند بنامند ؟
فتنه گر ، منافق ، جهود ، طاغوت ، پيمان شكنان (ناكثين) ، مرفه بي درد معاويه صفت (...) ، ساده لوح اشعري صفت ! (مانند فقيه ساده لوح ! ) ، اهل كوفه ، "از دين بدر رفته" (مارقين) ، ...
راستي مبارك باشد ! ، انگار يكي از اين القاب نصيب تو شده
خدا قبول كند برادر : "شكر اين نعمت چون گذاري ؟ "
ما توقف كرديم ، ايستاديم ، وحشت برمان داشته بود ، مي خواستيم مزمزه كنيم ، بچشيم ، استخاره كنيم ، ببينيم با كدام "پا" بايستي وارد جهان نوين شويم ،
قرن ها مردم بدون اجازه آن ها آب نمي خوردند ، اما بتدريج خودشان شروع كرده بودند به فكر كردن ، تصميم گرفتن ، چون و چرا كردن و ... .
بنابراين سخاوت مندانه ، باقيمانده هر آن چه در چنته و كشكول ، ساليان سال براي روز مبادا انبار كرده بودند بيرون ريختند ، شوخي نبود : "اسلام در خطر بود"
گوش ميكني محمد جان : "هر آن چه "
همه چيز !
ديگر چيزي باقي نمانده ، اين بار چه بگويند ؟
دشمن يا رقيب (يا مايه دردسر) امروز را چه مي توانند بنامند ؟
فتنه گر ، منافق ، جهود ، طاغوت ، پيمان شكنان (ناكثين) ، مرفه بي درد معاويه صفت (...) ، ساده لوح اشعري صفت ! (مانند فقيه ساده لوح ! ) ، اهل كوفه ، "از دين بدر رفته" (مارقين) ، ...
راستي مبارك باشد ! ، انگار يكي از اين القاب نصيب تو شده
خدا قبول كند برادر : "شكر اين نعمت چون گذاري ؟ "
فقط يكي باقي مانده آن هم : "پيامبر دروغين" است ! اين آخرين درهم و دينار باقي مانده را تو خرج كن ،
... خيلي زود ملاقه ته ديگ خورد ! ، نه !؟
بجاي "اي كاش انقلاب نمي كرديم"
بايستي بگويي : "اي كاش دست خودمان را رو نكرده بوديم"
ببين ، هزاران سال است كه : خدا ، خدايي مي كند و هنوز از مقام اش خلع نشده ، با وجودي كه كسي او را نمي بيند ، هيچ كس !
زيرا ، ذينفع نيست ، طرف حساب نيست .
حتي خانه اش ، بيت الله الحرام را ، دكتر شريعتي خودمان كشف كرد كه در واقع "وُضع لِلناس" است ، مال مردم است ، گفت هر كجا مال "الله" ديديد براحتي ميتوانيد جايش "ناس" بگذاريد .(3)
براي چه هنوز خدايي مي كند ، براي اينكه عمومي است ، خصوصي و اختصاصي نيست .
بگذريم ...
ما انقلاب نكرديم : محمد
... خيلي زود ملاقه ته ديگ خورد ! ، نه !؟
بجاي "اي كاش انقلاب نمي كرديم"
بايستي بگويي : "اي كاش دست خودمان را رو نكرده بوديم"
ببين ، هزاران سال است كه : خدا ، خدايي مي كند و هنوز از مقام اش خلع نشده ، با وجودي كه كسي او را نمي بيند ، هيچ كس !
زيرا ، ذينفع نيست ، طرف حساب نيست .
حتي خانه اش ، بيت الله الحرام را ، دكتر شريعتي خودمان كشف كرد كه در واقع "وُضع لِلناس" است ، مال مردم است ، گفت هر كجا مال "الله" ديديد براحتي ميتوانيد جايش "ناس" بگذاريد .(3)
براي چه هنوز خدايي مي كند ، براي اينكه عمومي است ، خصوصي و اختصاصي نيست .
بگذريم ...
ما انقلاب نكرديم : محمد
به عبارت صحيح تر :
ما به حال خود گذاشته شديم همان سرود معروفي كه توي سايت خودت گذاشته اي :
"چه چشم پاسخ است از آن دريچه هاي بسته ات ، برو كه هيچ كس ندا به گوش كر نمي زند"
...
-----------------------
1- پاراگراف چهارم پست "آهای تنهایی تنهایی تنهایی!" :
"شاید باور نکنید من در این ایام، به سراغ خیلی ها رفتم. خیلی ها. خیلی ها. از روحانی گرفته تا سیاستمدار و نام آشنا و حتی مراجع تقلید."
2- حيدركُشان = حيدر حيدر گويان در دسته هاي چند نفري راه افتادن و كسي يا كساني را با قمه ، قداره ، چاقو ، زنجير و امثالهم ! كشتن يا ريز ريز كردن .
3- خانه خدا = إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ (سوره آل عمران آيه 96 ) نخستين خانه ای که برای مردم بنا شده همان است که در مکه است خانه ای که جهانيان را سبب برکت و هدايت است
ما به حال خود گذاشته شديم همان سرود معروفي كه توي سايت خودت گذاشته اي :
"چه چشم پاسخ است از آن دريچه هاي بسته ات ، برو كه هيچ كس ندا به گوش كر نمي زند"
...
-----------------------
1- پاراگراف چهارم پست "آهای تنهایی تنهایی تنهایی!" :
"شاید باور نکنید من در این ایام، به سراغ خیلی ها رفتم. خیلی ها. خیلی ها. از روحانی گرفته تا سیاستمدار و نام آشنا و حتی مراجع تقلید."
2- حيدركُشان = حيدر حيدر گويان در دسته هاي چند نفري راه افتادن و كسي يا كساني را با قمه ، قداره ، چاقو ، زنجير و امثالهم ! كشتن يا ريز ريز كردن .
3- خانه خدا = إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ (سوره آل عمران آيه 96 ) نخستين خانه ای که برای مردم بنا شده همان است که در مکه است خانه ای که جهانيان را سبب برکت و هدايت است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر