۱۳۹۲ اردیبهشت ۴, چهارشنبه

تحليل اقتصادي حجاب

بنظر من حجاب و "پوشاندن بدن زن" در جامعه يا بهتر بگوييم در طبيعت روي كره زمين ، بيشتر يا اساسا جنبه اقتصادي  دارد تا مذهبي و ديني .
اما همچون موارد ديگر ،‌براي حمايت از مصالح بشري و خانواده در دوره خود ، دين روي آن صحه گذاشته و با قدسي كردن آن نوعي ضمانت اجرا براي آن بوجود آورده است .
و از طرفي چون نوعي كار غير توليدي و بدون زحمت بوده محللان نيز با رجوع به اين بازار تحت لواي اجراي مقررات ديني  براي خود ممر درآمدي ايجاد نموده اند .
اگر بخواهيم حجاب را در يك عبارت خلاصه كنيم ، شايد بايستي اين كلمات را بر زبان بياوريم : 
قرارداد ،‌ تجارت ، طبيعت : در بازار فروش كالاي زيبايي و جنسيت
براي يك زن خانه دار يا زني كه شوهر دارد و خود را تحت حمايت او مي داند ،‌ در جامعه ما ،‌ حجاب قراردادي است كه با شوهر خويش بسته و به آن وفادار است ، براي نمايش اين وفاداري و تعهد به قرارداد ، ديگران را از لذت بردن از تماشاي بدن خويش منع ميكند و در قبال آن به خود حق ميدهد انتظار وفاداري و تداوم زندگي خانوادگي كه براي او عشق و امنيت بهمراه دارد را داشته باشد .
براي دختري كه معناي لغزيدن نگاه هاي مردان را روي اندام خويش درك ميكند ، حجاب وسيله اي است براي بازاريابي ،‌ بدون آن چگونه مي تواند هر وقت اراده كرد كالاي زيبايي اش را در معرض ديد بگذارد .
و در كل براي همه زنان ،‌ همه زناني كه به زن بودن خود واقف هستند ، طبيعت زنانه اقتضاي پنهان كردن و آشكار ساختن ارادي را دارد ،
اما هم چون هر بازار سودآور ديگري ، اين بازار نيز عوامل و دست اندركاران و حتي انحصارگران ! خاص خودش را يافته است .
...
پي نوشت ها :
مطالبي كه بي ارتباط با اين موضوع نيستند :‌
زن مصنوعي ساخت چين !

هیچ نظری موجود نیست: