در اين ايام كه مزين به نام "پِــــدَر" مي باشد ،
به پشتوانه حق و وظيفه پدري كه طبيعت و كائنات بر دوش مان نهاده است
به استناد "ولايت" ي كه بر فرزندان مان داريم
و به حكم رابطه پدر و فرزندي وظيفه داريم همه گونه مخاطرات و كژي هاي بيشمار موجود در جامعه مان را شناسايي كرده و در اصلاح آن بكوشيم ، تا فرزندان مان از بيشمار "دانه و دام" ي كه در مسيرشان تنيده شده آگاه شوند ،
بحث جديد ، علمي و مستندي را آغاز خواهيم كرد تحت عنوان "مراكز تربيت فاشيست" :
آيا مي توان مراكزي را تصور كرد كه در آن تفكر فاشيسم و عامل آن توليد ، تئوريزه ، تكثير و پشتيباني شود ؟
بله !؟
هرگونه مدرسه ، آموزشگاه ، مجمع و مانند اين ها كه به صورت شبانه روزي داير
باشد مي تواند به مركزي براي تربيت شاگرداني عامل و آلت دست فاشيسم ،
نژادپرستي ، تماميت خواهي ، تروريست و رفتار ضداجتماعي تبديل گردد .
براي مردمان اكثرا ساده دل و نوع دوست ما سخت است بتوانند تصور كنند فرزند دلبندشان روزي ممكن است مروج اين نظريه باشد كه :
" براي حفظ منافع يك قشر يا صنف ، اگر لازم باشد مي توان نيمي از جمعيت يك جامعه را از دم تيغ گذراند" !؟
براي پيرمرد روستايي باور كردني نيست : فرزندي كه روزي راهي مركز تعليم و
تربيت شبانه روزي ، سربازخانه ، مركز آموزش نظامي ، دانشكده افسري ، يا
حوزه علميه نزديكترين شهر مجاور ، نموده است امروز تبديل به تروريستي قهار ،
كودتاچي ، انقلابي دوآتشه خونريز ، هرج و مرج طلب ، سردسته مافياي جنايت
يا قاچاق شده يا به سادگي افتادن برگ از درخت ، "فتواي هلاك" انسان ها را صادر
كند !؟
همان قدر كه امروزه براي همه ما دشوار است تصور كنيم ، تحت تعاليم امام حسن
صباح ( "علي ذكره السلام" ، به قول پيروان تروريست اش در آن زمان ! ) ،
چگونه ممكن است :
جواني ، خودش را از قوه توليد مثل و شهوت سيري ناپذير
محروم كرده و سپس با در دهان داشتن كپسول سيانور به استقبال مرگ حتمي و
انتحاري برود (رجوع شود به كتاب خداوند الموت) .
تمام جواب ها در يك عبارت ساده نهفته است :
مراكز و مدارس شبانه روزي
يعني سپردن تربيت فرزند به مراكزي كه فرزندمان را تحويل گرفته و چند سال بعد شايد هيولايي تحويل مان بدهند كه خودمان هم از بازشناسي وي ناتوان باشيم .
ادامه دارد ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر