۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه

مرو به صومعه ، كانجا "سياه كاران" اند !؟

در اين ايام كه مزين به نام "پِــــدَر" مي باشد ،
به پشتوانه حق و وظيفه پدري كه طبيعت و كائنات بر دوش مان نهاده است
به استناد "ولايت"  ي كه بر فرزندان مان داريم
و به حكم رابطه پدر و فرزندي وظيفه داريم همه گونه مخاطرات و كژي هاي بيشمار موجود در جامعه مان را شناسايي كرده و در اصلاح آن بكوشيم ، تا فرزندان مان از بيشمار "دانه و دام"  ي كه در مسيرشان تنيده شده آگاه شوند ،
بحث جديد ، علمي و مستندي را آغاز خواهيم كرد تحت عنوان   "مراكز تربيت فاشيست" :
 

آيا مي توان مراكزي را تصور كرد كه در آن تفكر فاشيسم  و عامل آن  توليد ،‌ تئوريزه ،‌ تكثير و پشتيباني شود ؟

بله !؟

هرگونه مدرسه ، آموزشگاه ، مجمع و مانند اين ها كه به صورت شبانه روزي داير باشد مي تواند به مركزي براي تربيت شاگرداني عامل و آلت دست فاشيسم ، ن‍ژادپرستي ،‌ تماميت خواهي ، تروريست و رفتار ضداجتماعي تبديل گردد .

براي مردمان اكثرا ساده دل و نوع دوست ما سخت است بتوانند تصور كنند فرزند دلبندشان روزي  ممكن است مروج اين نظريه باشد كه :
" براي حفظ منافع يك قشر يا صنف ، اگر لازم باشد مي توان نيمي از جمعيت يك جامعه را از دم تيغ گذراند"  !؟

براي پيرمرد روستايي باور كردني نيست : فرزندي كه روزي راهي مركز تعليم و تربيت شبانه روزي ، سربازخانه ، مركز آموزش نظامي ، دانشكده افسري ، يا حوزه علميه نزديكترين شهر مجاور ، نموده است امروز تبديل به تروريستي قهار ، كودتاچي ، انقلابي دوآتشه خونريز ، هرج و مرج طلب ، سردسته مافياي جنايت يا قاچاق شده يا به سادگي افتادن برگ از درخت ، "فتواي هلاك"  انسان ها را صادر كند !؟

همان قدر كه امروزه براي همه ما دشوار است تصور كنيم ، تحت تعاليم امام حسن صباح ( "علي ذكره السلام"  ، به قول پيروان تروريست اش در آن زمان ! )  ، چگونه ممكن است : 
جواني ، خودش را از قوه توليد مثل و شهوت سيري ناپذير محروم كرده و سپس با در دهان داشتن كپسول سيانور به استقبال مرگ حتمي و انتحاري برود (رجوع شود به كتاب خداوند الموت) .

تمام جواب ها در يك عبارت ساده نهفته است :‌ 

مراكز و مدارس شبانه روزي 

يعني سپردن تربيت فرزند به مراكزي كه فرزندمان را تحويل گرفته و چند سال بعد شايد هيولايي تحويل مان بدهند كه خودمان هم از بازشناسي وي ناتوان باشيم .

ادامه دارد ...

هیچ نظری موجود نیست: