خاستگاه ترس از اشتباه کردن مردم در سپهر عمومی سیاست ناشی از تمایلات انحصار طلبی و پیش بینی های همیشه پیشتر انجام شده شخصیت حق بجانب می باشد .
به عبارت دیگر فرد همیشه حق بجانب این گونه نگرانی خود را از رندوم شدن چرخش قدرت نشان می دهد .
با این پیش زمینه ذهنی که خود را در اذهان عمومی بعنوان کسی که حق حکومت دارد نمایان ساخته است ، حال در بحبوحه پذیرش دموکراسی و رای مردم با این تناقض روبرو می شود که "خوب ، اگر مردم کسی که شایسته (بر حق) نیست را انتخاب کردند !؟ ، چه ؟ "
بعبارت دیگر سوال کننده و تشکیک کننده در چرایی "گردن نهادن به رای مردم" ، هنوز در حال و هوای اینکه مردم انتخاب دیگری بجز او ندارند بسر می برد !
اگر به شکل دیگری بخواهیم این تحلیل ذهنی را باز کنیم :
فردی مدعی امکان اشتباه گرفتن مردم می شود که انتخاب درست را پیشاپیش پیش بینی کرده است ، یعنی در واقع انتصاب نموده !
حال نگران این است :
"مبادا همه چیز طبق برنامه پیش نرود و جریانات بازی های انتخاباتی به نتیجه صحیح خودش (از دید او) منجر نشود ؟ ".
حال آن که
اگر به شکل دیگری بخواهیم این تحلیل ذهنی را باز کنیم :
فردی مدعی امکان اشتباه گرفتن مردم می شود که انتخاب درست را پیشاپیش پیش بینی کرده است ، یعنی در واقع انتصاب نموده !
حال نگران این است :
"مبادا همه چیز طبق برنامه پیش نرود و جریانات بازی های انتخاباتی به نتیجه صحیح خودش (از دید او) منجر نشود ؟ ".
حال آن که
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر