۱۳۹۲ مهر ۲۰, شنبه

کاربرد حکم خداوند در سیاست

خداوند چنین گفته است !

امروزه اقشار سلطه جو در جهان سوم بخصوص در جهان اسلام به این نتیجه رسیده اند :
حکم یا دستوری که بخواهند کسی یارای مخالفت با آن را نداشته باشد و حاکمان و تئوریسین های استبداد ، استحمار و سلطه ، نیز ناگزیر به استدلال و دلالت برای مردم نباشند را بایستی تحت عنوان "فرمان خداوند" به مردم القا و دیکته کنند .
بیداری اسلامی در واقع یافتن راه بهره برداری سلطه جویانه از دین توسط سیاستمداران فرصت طلب جهان اسلام است .
در هر مرام و مسلک دنیایی و این جهانی (علمی یا غیر علمی) ، در متحجر ترین و بسته ترین آنها ، ایدئولوگ ها ناگزیر و مجبور به استدلال ، جواب گویی و قانع ساختن مردم تحت سلطه و حتی هواداران و نیروهای خود می باشند .
اما در نظام دینی ، در برابر حکم خدا : پرسش و پاسخی در کار نیست .
بیداری اسلامی ، معجزه هزاره سوم ، پیچ آخر تاریخ ، چیزی جز این نیست .
اینکه با صدای بلند به جهانیان اعلام می کنند :
ما آماده ایم تجربیات مدیریتی مان را به شما انتقال بدهیم ! ،
در مدیریت جهان مشارکت داشته باشیم !؟
و اینکه علیرغم رسوایی ، فساد و ناکارآمدی ، اقشار سلطه طلب ، شیادان ، مردم فریبان ، حتی قسمتی از اقشار مرفه غیرمذهبی و اساسا ضدمذهبی جامعه ما ، راضی به بقای این وضعیت هستند بدین خاطر است که در صورت عدم کاربرد این عبارت ناگزیر از توضیح دادن و گفت و شنود با همه گروه های اجتماعی از زیردست تا زبردست خواهند بود .
به یقین بسیاری از سیاست مداران جهان ، نیز ، در حسرت  بر زبان راندن جمله : 

"ما مأمور به نتیجه نیستیم، مأمور به تکلیف هستیم"

جمله ای که  امام خمینی(ره) پس از شکست در عملیات والفجر مقدماتی   فرمودند می باشند ، اما بخوبی می دانند بدون به قدرت رساندن کسانی که بطور سنتی مدعی ارتباط و یا تفسیر کلام خداوند بوده اند ، قادر به ادعایی این چنین نمی باشند .
بنابراین همان طور که در یادداشت  "ما با چه کسانی طرف هستیم ؟ " نشان داده شد این افراد که سودای رسیدن به قدرت بی حد و حصر در سر می پرورانند با پشت گرمی و راهگشایی برای بسط ید روحانیون در امور سیاسی ، در واقع بدنبال ایجاد راه میانبر برای خودشان هستند .
 

هیچ نظری موجود نیست: