۱۳۹۳ آبان ۵, دوشنبه

الزموهم بما الزمو علیه انفسهم

  مدارک 
صحیفه امام خمینی(س)          جلد 1        شرایط اسفبار سیاسی ـ اجتماعی، و بیان خدمات و مبارزات روحانیت شیعه؛پاراگراف پنجم :    قانونی نبودن قوانین خلاف قرآن    تاریخ    11/09/1341 
راجع به قانون شهرداری که ایشان[4] مدعی است گذشته ، نگذشته است و اعتراضی هم شده است.[5] قیاس انجمنهای ایالتی و ولایتی هم به قانون شهرداری ها که «مشابه است» مشابه نیست و قیاس باطل است ، در آنجا و اینجا به نص قانون، مرد و مُسْلم بودن قید شده و گذشته است . از این گذشته، ما از طریق «ألْزِموُهُمْ بِما ألْزَموُا عَلَیْهِ أنْفُسَهُمْ» [6] با ایشان بحث می‏کنیم ، نه اینکه قانون اساسی در نظر ما تَمام باشد بلکه اگر علما از طریق قانون صحبت {می} کنند ، برای این است که اصل دوم متمم قانون اساسی ، قانون خلاف قرآن را از قانونیت انداخته است . « و الاّ ما لَنا والْقانوُنَ » [7] ماییم و قانون اسلام ؛ علمای اسلامند و قرآن کریم ؛ علمای اسلامند و احادیث نبوی ؛ علمای اسلامند و احادیث ائمۀ اسلام . هر چه موافق دین و قوانین اسلام باشد ما با کمال تواضع گردن می‏نهیم و هر چه مخالف دین و قرآن باشد ـ ولو قانون اساسی باشد ، ولو الزامات بین‏ المللی باشد ـ ما با آن مخالفیم.
" قاعده الزام " به باور بنده همان راهکاری است که  امثال کاتوزیان برای برچیدن استبداد دینی امروز و هجوم اقوام وحشی در گذشته اندیشیده اند . 
پاورقی های مدرک 
4 ـ اسداللّه‏ عَلم، نخست وزیر.
5 ـ از تصویب گذشته است؛ تصویب شده است. 
6 ـ «آنان رابه‏آنچه که خود گردن نهاده‏اند، ملزم سازید»؛ این عبارت مفاد یکی‏ازقواعد معتبرفقهی قاعده الزام است.
7 ـ «وگرنه ما را چه به قانون!». مقصود این‏است که ما قانونی جزقانون اسلام نمی‏پذیریم؛ واز قانون‏اساسی هم مواردی که موافق با قانون شرع است، مورد قبول ماست. 
  ...
یافته های دیگر از اینترنت در باره این تحقیق و این جستار : 

چرا علما از قانون می ترسند؟
مهدی جامی

 

هیچ نظری موجود نیست: