قطعه ای از فرخی یزدی گذاشته بودم :
توده را با جنگ صنفی آشنا باید نمود
کشمکش را بر سر فقر و غنا باید نمود
در صف حزب فقیران اغنیا کردند جای
این دو صف را کاملا از هم جدا باید نمود
این بنای کهنه پوسیده و ویران گشته است
جای آن با طرح نو از نو بنا باید نمود
تا مگر عدل و تساوی در جهان مجری شود
انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
مسکنت را محو باید کرد بین شیخ و شاب
معدلت را شامل شاه و گدا باید نمود
از حصیر شیخ آید دم به دم بوی ریا
چارهی آن با باریا و بوریا باید نمود
فرخی بیترک جان گفتن در این ره پا منه
زانکه در اول قدم جان را فدا باید نمود ...
فرخی یزدی
کشمکش را بر سر فقر و غنا باید نمود
در صف حزب فقیران اغنیا کردند جای
این دو صف را کاملا از هم جدا باید نمود
این بنای کهنه پوسیده و ویران گشته است
جای آن با طرح نو از نو بنا باید نمود
تا مگر عدل و تساوی در جهان مجری شود
انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
مسکنت را محو باید کرد بین شیخ و شاب
معدلت را شامل شاه و گدا باید نمود
از حصیر شیخ آید دم به دم بوی ریا
چارهی آن با باریا و بوریا باید نمود
فرخی بیترک جان گفتن در این ره پا منه
زانکه در اول قدم جان را فدا باید نمود ...
فرخی یزدی
یکی از دوستان تذکر بجایی فرمودند :
هم اینکه
به حساب جناب فرخی: تا مگر عدل و تساوی در جهان مجری شود .... بخواهیم
راه حل ایشان را که می فرمایند: انقلابی سخت ئدر دنیا باید نمود .... عملی
سازیم ، می بینیم 5 ، 6 میلسون انسان را به کشتن داده ایم و بعدش هیچ چیز
عوض نشده فقط جای حکومت ظالم پیشین را یک حکومت انقلابی جدید گرفته که همان
ظلم ها و جنایات و بی عدالتی های سابق را بنوعی دیگر و برای دیگرانی
غیرخودش صورت می دهد.
در پاسخ ایشان :
بله دقیقا
به هر حال این دستورالعمل بر اساس راهکارهایی بوده که جناب فرخی می شناخته اند ،
و البته در دوران ما انقلاب می تواند روش ها و شیوه ها و شکل های دیگری داشته باشد ،
این گونه آثار بخصوص آثار صدر مشروطیت ، برای شناخت ریشه مشکلات فعلی مان که در واقع امتداد همان مشکلات می باشد بسیار مفید و مناسب می باشد .
همچنین برای گرفتن حس بد نیست .
اما قرار نیست از هر چه با آن حس می گیریم ، راهکار مان را نیز بگیریم .
این ها را بایستی از هم تفکیک کنیم :
در غیر این صورت تمام میراث فرهنگی مان را بایستی دور بریزیم ، زیرا عمده میراث ما مربوط به دورانی است که انسان ها توانایی های شان را با میزان زور بازوی شان می سنجیدند .
در آن دوران :
کسی که تحمل کتک خوردن را داشت : اعتراض می کرد ، در غیراین صورت هیچ نمی گفت ! (امروزه در درجه اول کسانی که تحمل کیفر و حبس و زندان ندارند ، پا به سن گذاشته اند و بیمار هستند زودتر داوطلب اعتراض و در نتیجه تحمل بازداشت می شوند زیرا چنین می اندیشند که به هر حال ماموران حیا می کنند و کمتر آن ها را اذیت می کنند .)
تمامی (بیشتر) روش هایی که شخصیت های اجتماعی - سیاسی - ملی - فرهنگی ما در آثارشان عنوان نموده اند به نوعی :
یا مبتنی بر محاسبات غلط بوده یا راهکار غلط ، یا راهکار درست برای زمان خودش
که به هر حال امروز نادرست به حساب می آید .
... پی نوشت :
... پی نوشت :
در
دوران گذشته ، یعنی تا همین 20 - 30 سال پیش ، امکان صحبت میان مردم وجود
نداشت ، در هر روستا فقط با کدخدا می شد صحبت کرد یا با ملای ده و یا با هر
دو
اما امروزه در هر خانواده ای حداقل یکی دو تحصیلکرده یافت می شود .
فقط مسئله این جاست که این تحصیلکرده ها هنوز عادت نکرده اند با هم گفتگو کنند و
- همفکری شان
- منجر به هماهنگی
- و سپس همکاری
گردد .
اما امروزه در هر خانواده ای حداقل یکی دو تحصیلکرده یافت می شود .
فقط مسئله این جاست که این تحصیلکرده ها هنوز عادت نکرده اند با هم گفتگو کنند و
- همفکری شان
- منجر به هماهنگی
- و سپس همکاری
گردد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر