تا نباشد چوب تر ، فرمان نبرد گاو نر ! .
لولو سر خرمن ! .
ترساندن دیگران از "لولو" و "مترسک" یک سیاست زیربنایی و نهادینه شده در فرهگ و تاریخ سیاست ماست .
فضای عمومی جامعه ما ، از آغاز ، در اشغال مترسک سازان ، لولو سازان بوده و می باشد .
شاید چنگیز خان مغول هم یک جور مترسک بوده ! که بازارگانان آن زمان برای مردم ساخته اند .
راستی می دانید اولین اقدام مغولان پس از فتح نواحی ایران چه بوده ؟! امن کردن راه های تجارت و بازرگانی !
و پس از آن چنگیز خان چه کرده ؟ هیچ ! ، به صحرای قره قوم بازگشته و در آن جا به تجارت و بازارگانی نشسته است ! ! ! .
بر مبنای این تئوری : قاجار , قزلباش ها , کلا ایلات جنگجو و غارتگر که بظاهر قدرت سیاسی را قبضه می کرده اند ، و سایر آدم خواران ( چگین ها ) ، در راستای سیاست مترسک سازی بوده ، ولی در اصل بازرگانان و توانگران هدایت حوادث را (در راستای انحصار کامل منابع ) در اختیار داشته اند .
دیوانسالاری بازارگانان از طریق حوزه های علمیه برساخته و تغذیه می شده است .
هر بازار ، برای خودش سیستم حقوقی مستقلی داشته ، هر گاه موضوع بر احکام شریعت منطبق بوده ، حکم آن را از شریعت استخراج می نموده اند ، هر گاه منطبق نمی بود ، ابتدا ، از طریق منابر و دسته جات ، شایعه سازی و ... واقعیت را قلب می کردند تا وضعیت "مدعی حق" ابتدا بر یکی از احکام قابل قصاص انطباق پیدا کند و سپس آن حکم را اجرا می کرده اند .
البته در آن دوران چگونگی و ترتیب انجام یافتن امور به گونه ای بوده است که این سازوکار (هر چند با خفقان و قبرستانی شدن فضای عمومی ) جوابگو بوده است .
بودجه تعلیم و تربیت ، بودجه تربیت حقوق دان ( فقیه ) ، آموزگار ( ملا ) ، سخنگو ، مشاور ، مددکار اجتماعی ( آخوند ) و تبلیغات چی و بسیج کننده نیروها در زمان جنگ ( مداح و واعظ و خطیب ، پرده دار ) ، ... توسط بازار و بازار گانان تامین می شده .
اما امروزه حقوق و مزایا و تامین اجتماعی آحاد کشور از نفتی است که از زیر زمین استخراج می شود و نیازی به جنگ دایم با شرق و غرب و شمال و جنوب ، تاتار و ازبک ، عثمانی و روس ، ... نیست .
فرش دست باف بافندگان روستای ما را ، اگر دلالان و سیاهکاران ! بازار فرش قیصریه اصفهان خریداری ننمایند ، ظرف چند ساعت با هواپیما به آن سوی مرزها ارسال شده و به پول تبدیل گردیده است .
در این که قدرت و کل ساختار دیوانسالاری دولتی و نهادهای اجتماعی توسط سپاه تسخیر گردیده اند شکی نیست .
تمام مساجد ، محلات ( از طریق پایگاه های مقاومت بسیج و مراکز بظاهر فرهنگی ) ، ادارات سازمان ها و دوایر دولتی ( از طریق بسیج ادارات و حراست سازمان ها ) ، کارخانه ها و مراکز تولیدی ( از طریق بسیج کارخانجات ) تحت اشغال ، تصرف ، و تغییر و تبدیل درآمده اند .
اما این اتفاقی نیست که امروز و دیروز رخ داده باشد ، سال هاست که این تغییر مدیریت و کادر صورت گرفته و روابط جدید اجتماعی تثبیت شده است .
....
با این وجود ، هنوز ، نشان دادن نیروهای یکه بزن ، قلدر زورگو به مردم ، ترساندن آن ها از زنده زنده خورده شدن توسط شبیحه ها ، نمایاندن : بسیجیان ، پاسداران ، قمه زنان ، زنجیر زن ها و زنجیر بدستان ، تیغ داران ، چاقو کش ها ، ...
به عنوان مترسک و لولو به مردم و ترساندن آن ها و قبضه کردن حاکمیت از رهگذر این ترس ، هنوز ، بازار گرمی دارد.
هر چند بتدریج قسمتی از این کارکرد به نیروی انتظامی و مکانیسم هایی مانند "امر به معروف" و ... محول شده است .
در حالی که طرف های خارجی پاسداران را بسیار ملایم ، تاجر صفت و واقع بین تلقی می کنند ، هنوز درون کشور ، کهنه سیاستمداران آن ها را "آدم خوار" ، به دیگران نشان می دهند ! .
در شرایطی که طرف های خارجی درگیر در مذاکرات اتمی تحلیل می کنند که امروزه نظامیان (تاجر-سیاستمدار) ایرانی نیز به دنبال دست یابی به روابط تجاری با دنیا می باشند ، هنوز عده ای از رجال سیاسی کاریکاتور آدم خوار بودن آن ها را به نمایش می گذارند ! .
برای درک بهتر کاربرد اقوام وحشی و خونریز در سیاست و حکومت های حاکم بر ایران تا کنون ، توصیه می کنم سریال وایکینگ ها و استفاده ابزاری از آن ها توسط حاکمان و رقبای محتلف انگلیسی را تماشا کنید .
لولو سر خرمن ! .
ترساندن دیگران از "لولو" و "مترسک" یک سیاست زیربنایی و نهادینه شده در فرهگ و تاریخ سیاست ماست .
فضای عمومی جامعه ما ، از آغاز ، در اشغال مترسک سازان ، لولو سازان بوده و می باشد .
شاید چنگیز خان مغول هم یک جور مترسک بوده ! که بازارگانان آن زمان برای مردم ساخته اند .
راستی می دانید اولین اقدام مغولان پس از فتح نواحی ایران چه بوده ؟! امن کردن راه های تجارت و بازرگانی !
و پس از آن چنگیز خان چه کرده ؟ هیچ ! ، به صحرای قره قوم بازگشته و در آن جا به تجارت و بازارگانی نشسته است ! ! ! .
بر مبنای این تئوری : قاجار , قزلباش ها , کلا ایلات جنگجو و غارتگر که بظاهر قدرت سیاسی را قبضه می کرده اند ، و سایر آدم خواران ( چگین ها ) ، در راستای سیاست مترسک سازی بوده ، ولی در اصل بازرگانان و توانگران هدایت حوادث را (در راستای انحصار کامل منابع ) در اختیار داشته اند .
دیوانسالاری بازارگانان از طریق حوزه های علمیه برساخته و تغذیه می شده است .
هر بازار ، برای خودش سیستم حقوقی مستقلی داشته ، هر گاه موضوع بر احکام شریعت منطبق بوده ، حکم آن را از شریعت استخراج می نموده اند ، هر گاه منطبق نمی بود ، ابتدا ، از طریق منابر و دسته جات ، شایعه سازی و ... واقعیت را قلب می کردند تا وضعیت "مدعی حق" ابتدا بر یکی از احکام قابل قصاص انطباق پیدا کند و سپس آن حکم را اجرا می کرده اند .
البته در آن دوران چگونگی و ترتیب انجام یافتن امور به گونه ای بوده است که این سازوکار (هر چند با خفقان و قبرستانی شدن فضای عمومی ) جوابگو بوده است .
بودجه تعلیم و تربیت ، بودجه تربیت حقوق دان ( فقیه ) ، آموزگار ( ملا ) ، سخنگو ، مشاور ، مددکار اجتماعی ( آخوند ) و تبلیغات چی و بسیج کننده نیروها در زمان جنگ ( مداح و واعظ و خطیب ، پرده دار ) ، ... توسط بازار و بازار گانان تامین می شده .
اما امروزه حقوق و مزایا و تامین اجتماعی آحاد کشور از نفتی است که از زیر زمین استخراج می شود و نیازی به جنگ دایم با شرق و غرب و شمال و جنوب ، تاتار و ازبک ، عثمانی و روس ، ... نیست .
فرش دست باف بافندگان روستای ما را ، اگر دلالان و سیاهکاران ! بازار فرش قیصریه اصفهان خریداری ننمایند ، ظرف چند ساعت با هواپیما به آن سوی مرزها ارسال شده و به پول تبدیل گردیده است .
در این که قدرت و کل ساختار دیوانسالاری دولتی و نهادهای اجتماعی توسط سپاه تسخیر گردیده اند شکی نیست .
تمام مساجد ، محلات ( از طریق پایگاه های مقاومت بسیج و مراکز بظاهر فرهنگی ) ، ادارات سازمان ها و دوایر دولتی ( از طریق بسیج ادارات و حراست سازمان ها ) ، کارخانه ها و مراکز تولیدی ( از طریق بسیج کارخانجات ) تحت اشغال ، تصرف ، و تغییر و تبدیل درآمده اند .
اما این اتفاقی نیست که امروز و دیروز رخ داده باشد ، سال هاست که این تغییر مدیریت و کادر صورت گرفته و روابط جدید اجتماعی تثبیت شده است .
....
با این وجود ، هنوز ، نشان دادن نیروهای یکه بزن ، قلدر زورگو به مردم ، ترساندن آن ها از زنده زنده خورده شدن توسط شبیحه ها ، نمایاندن : بسیجیان ، پاسداران ، قمه زنان ، زنجیر زن ها و زنجیر بدستان ، تیغ داران ، چاقو کش ها ، ...
به عنوان مترسک و لولو به مردم و ترساندن آن ها و قبضه کردن حاکمیت از رهگذر این ترس ، هنوز ، بازار گرمی دارد.
هر چند بتدریج قسمتی از این کارکرد به نیروی انتظامی و مکانیسم هایی مانند "امر به معروف" و ... محول شده است .
در حالی که طرف های خارجی پاسداران را بسیار ملایم ، تاجر صفت و واقع بین تلقی می کنند ، هنوز درون کشور ، کهنه سیاستمداران آن ها را "آدم خوار" ، به دیگران نشان می دهند ! .
در شرایطی که طرف های خارجی درگیر در مذاکرات اتمی تحلیل می کنند که امروزه نظامیان (تاجر-سیاستمدار) ایرانی نیز به دنبال دست یابی به روابط تجاری با دنیا می باشند ، هنوز عده ای از رجال سیاسی کاریکاتور آدم خوار بودن آن ها را به نمایش می گذارند ! .
برای درک بهتر کاربرد اقوام وحشی و خونریز در سیاست و حکومت های حاکم بر ایران تا کنون ، توصیه می کنم سریال وایکینگ ها و استفاده ابزاری از آن ها توسط حاکمان و رقبای محتلف انگلیسی را تماشا کنید .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر