۱۳۹۴ شهریور ۲۳, دوشنبه

نحن مصلحون : ما اصلاح طلب ایم !

این که دروازه ای را به ضرب شمشیر  باز کنند ، ثروت مردمان اش را به یغما ببرند و آن ها را در حد کالا تنزل داده ، در بازار ها بفروشند یا به بیگاری بگیرند ،
سپس برای زندگی کردن و سواری دایمی بر دوش همان مردم ( با فرزندان بازماندگان ) ، علم اصلاح طلبی و هدایت دینی یا اجتماعی ، یا سعادت اخروی به دست بگیرند ، را
در طول تاریخ ، هر روزه ، می توان مشاهده کرد .
حتی ، چه بسا ، در دوره خود ما این وضعیت پس از سرکوب و کشتار اولیه  با ادعای  سازندگی ،  اصلاح طلبی ، اعتدال طلبی ، انقلابی گری هر روزه در حال تکرار باشد .
...

گفتگو های صورت گرفته پیرامون این یادداشت در سایت های اجتماعی : 

یکی از دوستان بسیار عزیز چنین ابراز نظر فرمودند :

گفتمان اصلاح طلبی جدی ترین ،پرطرفدارترین و از این حیث موثر ترین گفتمان تحول خواهی در ایران است. البته منظورم صرفا اصلاح طلبی مرسوم و (خط امامی های تغییر مشی داده ) نیست.

پاسخ دادم : 
در مسیر نادرست 
حرکت درست
راه رفتن درست

حتی تندتر پیمودن مسافت
روز بروز ، لحظه به لحظه ،‌ ما را از مقصد مان دورتر می سازد
ابتدا بایستی جهت را ، مسیر را ، درست کنیم
کسی که به خیال رسیدن به کعبه ، در مسیر ترکستان قدم بر می دارد ، هر چه بهتر و سریعتر گام بردارد ، از مقصد خودش که کعبه باشد دورتر خواهد شد !
ما اختیار بازی را دست افراد نادرستی که فلسفه و خیالات بسیار نادرستی دارند سپرده ایم ، هر چه در این بازی مشارکت کنیم ، از هدف مان از منافع مان ، از آزادی مان دورتر خواهیم شد .
قضیه خیلی ساده است .
مقاومت ما در برابر تغییر و انفعال ما ، ما را درگیر این گفتگو های تکراری ، دوره ای ، بی حاصل کرده است .
ترجیح می دهیم بجای درست کردن وضعیت : ژست درست کردن وضعیت را بگیریم

البته سوء تفاهم نشود ! .
منظورم از گفتگوی بی حاصل : کل بازی روانی تحت عنوان :
"گفتمان اصلاح طلبی"

است ، نه گفتگویی که در این جا توسط دوستان ارجمند و فرهیخته ترتیب داده شده است .

باز نوشتم :
همان طور که ملاحظه می فرمایید :
هیچ کسی پاسخگو نیست
هیچ کس قائم به خود و به سازوکار "اصلاح طلبی" نیست ، تا بتواند پاسخگو باشد ،

بدیهی است که به طور مثال : من و شما هم می توانیم در همین فضای اینترنتی گروهی تحت عنوان مثلا :
" اصلاح بوروکراسی اداری "
بوجود آورده و کسانی که واقعا قصد "اصلاح بوروکراسی اداری" دارند را سال ها به این امید به دور خودمان جمع کنیم .
و دست آخر هم : "هیچ" ! .


هم اکنون ، من و شما ، هر یک ، می توانیم گروهی تحت عنوان مثلا :
" اصلاح زیستگاه عقاب"   !
در همین فیس بوک ایجاد کرده و سال ها عکس و تفصیل و گفتگو در مورد آن به راه بیندازیم ،
و کسانی که اندک انرژی می توانند در این زمینه صرف کنند را جذب خودمان کرده و انرژی شان را در همین گفتگو ها و بحث ها آزاد کنیم تا به خیال "انجام تکلیف" بتوانند شب ها با آرامش به بستر بروند ! .
اصلاحاتی که شما آن را "چدی ترین ، موثرترین و پرطرفدارترین" می نامید ،
از کجا معلوم که در واقع این حالت نباشد ؟


هیچ نظری موجود نیست: