۱۳۹۴ بهمن ۱۹, دوشنبه

تحلیل الگوی رفتاری مشارکت در نمایش "رای دادن"

رای دادن ، ریختن رای به صندوق
صرف نظر از دموکراسی ، انتخابات ، مشارکت در تعیین سرنوشت ، ...
انگار تبدیل به یک جور الگوی رفتاری خاص گردیده است .
چیزی مانند نماز خواندن :
یک مسلمان : داشته باشد یا نداشته باشد  ،
بیمار یا تندرست باشد  ،
دعای اش مستجاب شده ،  یا نباشد ،
به برداشت خودش ، به تصور خودش مشمول عنایت و اقبال خداوند قرار گرفته ، یا خداوند از او روی گردان شده باشد (  اصطلاحا او را به حال خودش واگذار کرده باشد ) ،‌ ...
به هر حال بایستی نماز بخواند ! .
خواه احساس اش نسبت به نماز :
ورزش جسمی باشد ،
رابطه قلبی ، معنی اش را بفهمد یا نفهمد ،
حضور قلب داشته باشد یا نداشته باشد ، تفاوتی ندارد .
وی خود را ناگزیر می داند روزانه سه یا پنج نوبت نماز بخواند .
کسانی که بسیار ناشیانه مردم را تشویق و ترغیب به رای دادن و شرکت در نمایش ریختن رای به صندوق می نمایند ، چنین برداشت و احساسی نسبت به رای دادن دارند و یا شاید سعی دارند چنین برداشتی را به مردم تلقین نمایند .
یعنی این را به فرهنگ و عادت تبدیل نمایند .
به هر حال ، از جنبه های روانشناختی بسیار جای کار و مطالعه دارد .
- - - - - - - - - --
در ادامه با نیم نگاهی به گفتگوهای موجود و بررسی استدلال های عنوان شده  می توان گفت :‌
همان گونه که هر روزه نماز خواندن ،
گاهی مستحبات را نیز به جا آوردن ،
گاهی میان دو نماز اندکی دعا کردن ،
...
تغییر چندانی در حال و هوای نمازگزار بخاطر این که بدان عادت کرده است به وجود نمی آورد .
اما یک بار نخواندن نماز !
اتفاق بزرگی در زندگی کسی است که به نماز خواندن معتاد شده است .
برای همان یک بار بایستی دلیل محکمی داشته باشد .
بسیار بایستی با خودش کلنجار رود تا بتواند خود را قانع سازد که نماز خواندن را ترک کند .
رای دادن بی اختیار نیز مانند بسیاری مشارکت های رسمی و اجتماعی دیگر در جامعه ما ، به ویژه با ممزوج شدن و مخلوط شدن رفتار سیاسی با دین و مذهب و تکلیف به شمار آوردن شرکت در نمایش انتخابات توسط رهبران و مراجع مذهبی ، تا حدودی همان حالت نماز خواندن و رفع تکلیف را پیدا کرده است .
رای ندادن ، بی اختیار به پای صندوق های رای برده نشدن ! ، حتی برای یک بار می تواند تاثیر عظیمی در روحیه و تفکر اجتماعی مردم ما داشته باشد .

هیچ نظری موجود نیست: