۱۳۹۵ مرداد ۱۵, جمعه

شیوه های حکمرانی در جهان اسلام

برگرفته از داستان حسنک وزیر :
 ...
پس مشتی رند را زر دادند که سنگ زنند  (امروزه این رندان را در بلندگو ها مردم می نامند و این کارها را حرکات خودجوش مردمی !  )  .
...
«آن روز و آن شب، تدبیر بر دار کردن حسنک در پیش گرفتند و دو مرد پیک را راست کردند (آماده کردند) با جامه ی پیکان (رسولان، فرستادگان) که از بغداد آمده اند و نامه ی خلیفه آورده که حسنک قرمطی را بر دار باید کرد و به سنگ بباید کشت تا بار دیگر بر رغم خلفا هیچ کس خلعت مصری نپوشد و حاجیان را در آن دیار نبرد»
....
این بوسهل مردی امام‌زاده و محتشم و فاضل و ادیب بود. اما شرارت و زَعارتی در طبع وی مؤکّد شده ـ و لا تَبدیلَ لِخَلقِ‌الله ـ و با آن شرارت، دل‌سوزی نداشت، و همیشه چشم نهاده بودی تا پادشاهی بزرگ و جبار بر چاکری حشم گرفتی و آن چاکر را لَت زدی و فروگرفتی، این مرد از کرانه بجَستی و فرصتی جُستی و تضریب کردی و المی بزرگ بدین چاکر رسانیدی و آنگاه لاف زدی که فلان را من گرفتم ـ و اگر کرد، دید و چشید ـ و خردمندان دانستندی که نه‌چنان است، و سری می‌‌جنبانیدندی و پوشیده خنده می‌‌زدندی که وی گزافگوی است.
...
...  ادامه دارد !

هیچ نظری موجود نیست: