تصرف بی حد و حصر بشر در طبیعت که فجایع زیست محیطی به بار آورده است نتیجه قوانین و عرفی است که تحت عنوان قوانین الهی و شریعت در جامعه رواج یافته یا تحمیل گردیده است ؟ ,
یا نتیجه قوانین ساخت بشری یعنی قوانینی که اعضای جوامع انسانی بر اساس و با در نظر گرفتن شرایط موجود برای تنظیم روابط آن قوانین را بنا نهاده اند ؟
فجایع بشری از قبیل جنگ ها , نسل کشی ها , بهره برداری بی حد و حصر از طبیعت , در نظر نگرفتن حق حیات و حق تملک بر قلمرو برای حیوانات در اکوسیستم طبیعی آنان و نیز برای همنوعان دگر اندیش , همگی ریشه در یک فرض اولیه دارند :
این فرض که : زمین و آسمان در تسخیر بشر است , برای او خلق گردیده است , انسان اشرف مخلوقات است .
و همان گونه که می بینیم این فرض صرفا از تعالیم دینی قابل استخراج می باشد .
بنابراین تصرف کور و چشم بسته و خودخواهانه آدمی در جهان که تحت سرفصل مدرنیسم به آن تاخته می شود , اتفاقا نتیجه مفروضات بنیادی قوانینی است که بدون در نظر گرفتن واقعیات و بر اساس مفاهیمی که صفت آسمانی یافته است وضع گردیده اند .
یعنی آن چه قوانین الهی نامیده می شود .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر