۱۴۰۰ اردیبهشت ۸, چهارشنبه

چرا تاجزاده نوری زاد نمی شود ؟

 چرا تاجزاده نوری زاد نمی شود ! ؟ 

نوری زاد از رابطه قدرت که 1400 سال است بر این کشور حکمفرماست عبور کرد.

با سلطه خلفای تازی بر این کشور و کشت و کشتار وحشیانه رابطه کسب قدرت از شمشیر تازی که همزمان (یا شاید بعد از دو قرن سکوت) جانشینی خداوند (خلیفه الله) نیز به افزوده شد و مجرای کسب قدرت سیاسی "شمشیر اسلام" نام گرفت . 

از آن جایی که این شبه فرهنگ عاریتی تحمیلی دیگر نهادینه شده بود و برای خود سازوکار و ساختار و نهاد ایجاد کرده بود این روش عمومیت یافت . 

اشخاص و افراد در هر جایگاه و موضعی برای این که بتوانند سفت و محکم و با جسارت سخن بگویند و در سپهر عمومی مدعی باشند ادعای خود , سخنان خود را به فرهنگ و قواعد نهادینه شده در نتیجه اشغال مداوم تازیان مستحکم می ساختند . 

از آن جایی که انکار خدا و مشروعیت خلافت عربی متصل به پیامبر خدا و حتی بعدها متصل به فرزندان و نوادگان پیامبر و بعدتر حتی نژاد نوادگان پیامبر مجازات مرگ را به همراه داشت کمتر کسی جرات می کرد با این ادعا رودررو شود , مگر در شرایطی خاص که این مدعیان وضعیت کشور را به جایی رسانده بودند که دیگر حتی با قواعد برگرفته از عرف تازی (مانند عسر و حرج) نیز هر اقدامی از سوی دیگران مجاز شمرده می شد , در این صورت امثال نادر و رضا شاه ظهور کرده و سرزمین را از یوغ مدعیان تازی رهانیده اند . 

 این ابزار کسب مشروعیت سیاسی و اقتدار اجتماعی در این دوره نیز می توان گفت باعث شد که منتظری (عام) کنار گذارده شود و خامنه ای (سید) به قدرت برسد . 

نوری زاد اما از این سلسله مراتب قدرت و به اصطلاح ولایت عبور کرده و به عنوان یک شهروند مسئول فعالیت می کند , بنابراین به سراغ زن و فرزند و پیرزن و پیرمرد و روستایی و کرد و ترک و لر و بلوچ و ... می رود و از آنان همکاری و همیاری برای خلاصی از این بلای اجتماعی می طلبد . 

اما تاجزاده هنوز تمایلی ندارد یا هنوز جسارت آن را نیافته است که این بستر امن را ترک گوید و خود را شهروند و هموطن در این آب و خاک مشترک ببیند . 

برای همین شاید تاجزاده (و میرحسین و همانندان آن ها) خود را مانند اجدادش مدتی از چرخه این قدرت متکی به شمشیر کنار گذاشته شده می بیند و منتظر است تا روزی مردم متوجه شوند که اوست که وارث برحق قدرت شمشیر اسلام  می باشد ! , و او را به قدرت برسانند !؟ . 

به هر حال دیگر منشاء قدرت در این سرزمین آب و خاک مشترک می باشد و هر ایرانی صاحب حق بوده و جویای حق خویش است , و دیگر نیازی به کسی که مدعی متصل به نمایندگی خدا باشد ندارد . 

هیچ نظری موجود نیست: