چرا تاجزاده نوری زاد نمی شود ! ؟
نوری زاد از رابطه قدرت که 1400 سال است بر این کشور حکمفرماست عبور کرد.
با سلطه خلفای تازی بر این کشور و کشت و کشتار وحشیانه رابطه کسب قدرت از شمشیر تازی که همزمان (یا شاید بعد از دو قرن سکوت) جانشینی خداوند (خلیفه الله) نیز به افزوده شد و مجرای کسب قدرت سیاسی "شمشیر اسلام" نام گرفت .
از آن جایی که این شبه فرهنگ عاریتی تحمیلی دیگر نهادینه شده بود و برای خود سازوکار و ساختار و نهاد ایجاد کرده بود این روش عمومیت یافت .
این ابزار کسب مشروعیت سیاسی و اقتدار اجتماعی در این دوره نیز می توان گفت باعث شد که منتظری (عام) کنار گذارده شود و خامنه ای (سید) به قدرت برسد .
نوری زاد اما از این سلسله مراتب قدرت و به اصطلاح ولایت عبور کرده و به عنوان یک شهروند مسئول فعالیت می کند , بنابراین به سراغ زن و فرزند و پیرزن و پیرمرد و روستایی و کرد و ترک و لر و بلوچ و ... می رود و از آنان همکاری و همیاری برای خلاصی از این بلای اجتماعی می طلبد .
اما تاجزاده هنوز تمایلی ندارد یا هنوز جسارت آن را نیافته است که این بستر امن را ترک گوید و خود را شهروند و هموطن در این آب و خاک مشترک ببیند .
برای همین شاید تاجزاده (و میرحسین و همانندان آن ها) خود را مانند اجدادش مدتی از چرخه این قدرت متکی به شمشیر کنار گذاشته شده می بیند و منتظر است تا روزی مردم متوجه شوند که اوست که وارث برحق قدرت شمشیر اسلام می باشد ! , و او را به قدرت برسانند !؟ .
به هر حال دیگر منشاء قدرت در این سرزمین آب و خاک مشترک می باشد و هر ایرانی صاحب حق بوده و جویای حق خویش است , و دیگر نیازی به کسی که مدعی متصل به نمایندگی خدا باشد ندارد .