شاید بارها و بارها غر زدن مومنان معتقد را در خصوص سنگین بودن تکالیف عبادی اسلام شنیده باشید ، تصور کنید فردی را که در روزهای بیستم تا سی ام ماه رمضان با حالتی محزون و رنج دیده لب به اعتراضی دوستانه و مخلصانه ، میگشاید که : چرا سی روز !؟ نمیشد یک خورده کمتر باشه ؟ چرا در بعضی مسلکها فقط سه روز ، روزه میگیرند ؟
یا : نماز خوانی که با نگرانی از اینکه نمازهای صبحش گاهی قضا میشود با دوستان نزدیکش گفته باشد : کدام دین شبانه روز پنج بار نماز و نیایش دارد ؟ واقعا مسلمان بودن خیلی سخته !
و قس علیهذا ! ، البته اخیرا ، ( و یا شاید مدت زمان بسیاری است ولی من حساسیتی روی موضوع نداشته ام ) ، از بلندگوهای رسمی هم تبلیغ میشود که برای مومن و مسلمان بودن اشکالی ندارد که به ظواهر شرعی حتما پایبند باشید ، بلکه کافی است از جریان یا شخصی که خود را حق مطلق و تمامی منتقدینش را ناحق مطلق و فریب خورده و عامل خارجی میپندارد ، پشتیبانی کرده یا مراتب صدق و جانبداری خویش را بطور عملی یا شفاهی ابراز نمائید ، در این صورت نه تنها آمرزیده خواهید شد بلکه گناهان شما هم بواسطه پیشوایتان که عمود استوار خیمه گاه حق است ، بخشیده میشود ، حتی به روایاتی هم استناد میشود که در آنها صرف هواداری از کسانی که در گذشته بدلایلی مثل برخوردای از عصمت و تائید الهی ، تجسم حق بوده اند ، ایمان فرد را تضمین و تائید کرده و ایمان کسانی که در مسلمانی آنها شک و شبهه ای نمیشد پیدا کرد ، بدلیل نبودن در جبهه ای که خود را ملاک حق میداند ، را بی ارزش و حتی عبادات آنها را نزد خداوند فاقد اعتبار تلقی مینماید .( صرف نظر از چگونگی وقوف نسبت به سیستم ارزش گذاری خداوند ! )
به هر حال برای تحریک و ترغیب افرادی که حتی ظواهر شرعی را هم رعایت نمیکنند به پشتیبانی از یک جریان سیاسی خاص و نیز برای اقناع دینداران همراه این جریان ، که احتمالا وجود اینگونه افراد را در جمع خود برنمیتابند ( و شاید از سر صدق پرسیده باشند : اگر راه درست است ، کجروان در این راه چه میکنند ؟ )، ناگزیر از اینگونه تعبیر و تفسیرها شده اند .
حال سوالی که مطرح است اینست که آیا واقعا میزان طرفداران موثر و فعال این جریان سیاسی ، مابین افرادی که حداقل ظواهر شرعی را رعایت میکنند ، آنقدر کاهش یافته که متوسل به یارگیری از گروه هایی با رفتار ضد اجتماعی و مغایر با شریعت شده اند ؟
یا : نماز خوانی که با نگرانی از اینکه نمازهای صبحش گاهی قضا میشود با دوستان نزدیکش گفته باشد : کدام دین شبانه روز پنج بار نماز و نیایش دارد ؟ واقعا مسلمان بودن خیلی سخته !
و قس علیهذا ! ، البته اخیرا ، ( و یا شاید مدت زمان بسیاری است ولی من حساسیتی روی موضوع نداشته ام ) ، از بلندگوهای رسمی هم تبلیغ میشود که برای مومن و مسلمان بودن اشکالی ندارد که به ظواهر شرعی حتما پایبند باشید ، بلکه کافی است از جریان یا شخصی که خود را حق مطلق و تمامی منتقدینش را ناحق مطلق و فریب خورده و عامل خارجی میپندارد ، پشتیبانی کرده یا مراتب صدق و جانبداری خویش را بطور عملی یا شفاهی ابراز نمائید ، در این صورت نه تنها آمرزیده خواهید شد بلکه گناهان شما هم بواسطه پیشوایتان که عمود استوار خیمه گاه حق است ، بخشیده میشود ، حتی به روایاتی هم استناد میشود که در آنها صرف هواداری از کسانی که در گذشته بدلایلی مثل برخوردای از عصمت و تائید الهی ، تجسم حق بوده اند ، ایمان فرد را تضمین و تائید کرده و ایمان کسانی که در مسلمانی آنها شک و شبهه ای نمیشد پیدا کرد ، بدلیل نبودن در جبهه ای که خود را ملاک حق میداند ، را بی ارزش و حتی عبادات آنها را نزد خداوند فاقد اعتبار تلقی مینماید .( صرف نظر از چگونگی وقوف نسبت به سیستم ارزش گذاری خداوند ! )
به هر حال برای تحریک و ترغیب افرادی که حتی ظواهر شرعی را هم رعایت نمیکنند به پشتیبانی از یک جریان سیاسی خاص و نیز برای اقناع دینداران همراه این جریان ، که احتمالا وجود اینگونه افراد را در جمع خود برنمیتابند ( و شاید از سر صدق پرسیده باشند : اگر راه درست است ، کجروان در این راه چه میکنند ؟ )، ناگزیر از اینگونه تعبیر و تفسیرها شده اند .
حال سوالی که مطرح است اینست که آیا واقعا میزان طرفداران موثر و فعال این جریان سیاسی ، مابین افرادی که حداقل ظواهر شرعی را رعایت میکنند ، آنقدر کاهش یافته که متوسل به یارگیری از گروه هایی با رفتار ضد اجتماعی و مغایر با شریعت شده اند ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر