ظاهرا ، آقای سلحشور ، متوجه تبعات و نتیجه صحبتی که میکنند نیستند ، این طور که ایشان فریاد واناموسا سرداده اند در ذهن شنوند این گونه تداعی میشود که : انگار کل تهران تبدیل به "شهر نو" شده است !؟ ،
نه تنها سخنان ایشان نشان فرزانگی و افتخار برای رهبری نیست بلکه به زبان بیزبانی میگوید : کسی برای حرف رهبر تره هم خرد نمیکند ،
و توجهی به حرف های ایشان نمیشود و این به این معناست که رهبری در جامعه تاثیر عملی ندارد ، در این مدت منشا اثر نبوده و فقط سخنانی را بدون اینکه در جامعه به آنها عمل شود بر زبان میرانند به عبارت دیگر : رهبری ایشان در جامعه برسمیت شناخته نمیشود .
از سوی دیگر این فریادها حکایت از ناتوانی و سردرگمی مردم عادی نسبت به موضوع تعلیم و تربیت فرزندان شان و نیز عدم کارآیی نظام اجتماعی و سنتی در این زمینه ، دارد شاید عملی که ایشان انجام میدهد فرافکنی مسئولیت عدم تربیت صحیح فرزندش (بنا به تشخیص خود وی) به دوش سینمای ایران است ،
یکی از دلایل چسبندگی این حکومت باوجود ظلم و جور و تبعیض ، نقشی تاریخی است که در راستای تعلیم و تربیت بعهده صنف روحانیت بوده است و هنوز قسمت عمده ای از مردم () هنوز این ذهنیت و انتظار که با وجود نهاد مذهب در جامعه به مقدار زیادی مسئولیت تربیت فرزندان کاسته میشود ،
سلحشور: ناموس خیلیها در این سینما درخطر است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر