آخه عزيز دلم ! ، چرا از گفتگو ، پرهيز ميكني ؟
- براي اينكه به عقيده اي كه دارم ، سخت ، پاي بند هستم .
مگر همين عقيده اي كه داري با گفتگو ايجاد نشده ؟
- خير ، من خودم به اين عقيده باور پيدا كردم ، و تا آخر عمر نميخواهم دست از عقيده ام بكشم .
يعني زمان تولد همين باور را داشتي ؟
- نخير ، بررسي كردم تحقيق كردم از اين و آن شنيدم ، و حالا به اين نتيجه رسيده ام كه بهترين و درست ترين باور همين است .
خوب ، پس يعني از گفته هاي ديگران اين برداشت را داشته اي ؟ ، حالا چرا تمايلي به گفتگو ، براي اينكه ديگران را هم با خودت هم عقيده كني ، نداري ؟
- آخه ، من نميتونم بخوبي از عقيده ام دفاع كنم .
منظورت اينه : به عقايدي باور داري كه بخوبي نميتواني در باره صحيح بودن آن با ديگران گفتگو كني ؟
- نه دلم نميخواهد با كسي در مورد باورهايم گفتگو كنم ، يعني اين حق را ندارم ؟
- نه دلم نميخواهد با كسي در مورد باورهايم گفتگو كنم ، يعني اين حق را ندارم ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر