با توجه به روحيه و "خلق و خوي" استعاري و ماژيكال (تفكر جادويي) حاكم بر روان مردمان سرزمين مان ، سنسور ها يا زنگ خطرهاي اورژانس رفتار جنون آميز را متناسب با نوع ادبيات و تظاهر كلامي اين "خلق و خو" بايستي فعال نماييم .
بايستي نسبت به كلماتي كه حكايت از انجام كار به صورت خارق العاده دارد حساس باشيم .
همان طور كه در روان شناسي ،زنگ خطرهايي براي محتواي كلامي بيماران پيش بيني شده است ، مثلا وقتي بيمار يا فردي كه دچار اختلال است ، پس از مدت ها يكباره ، نسبت به سياست علاقه مندي نشان داده و در مورد تساوي و عدالت و اين گونه مباحث گفتگو ميكند ، يا فرد كهنسالي يكباره از خاطرات دوران كودكي اش مي گويد ،...
بر همين سياق زنگ خطر يا سنسور ها را بايستي نسبت به كاربرد عبارات و شعارها توسط عروسك گردانان صحنه قدرت فعال كرد :
1- وقتي كسي مدعي انجام كاري به صورت معجزه آسا مي شود ، پيش از همه بايستي به دنبال "هزينه غير معمول" بگرديم !
"كار نشد" ، بيشتر با "هزينه نبايست" ، شدني مي شود .
2- ادعاي اعجاز در كار يا انجام كار خارق العاده ، در مورد فعاليت هاي عادي كه روش هاي معمول و عادي براي انجام آنها وجود دارد ، حكايت از اين دارد كه فرد مدعي ، اساسا آن كاره نيست ، و پس از پيدا كردن توفيق انجام آن كار با روش هايي كه در بند قبل گفته شد ، دچار شعف و شور و رهايي هيجاني گرديده و چنين عباراتي را بر زبان مي راند .
احتمالا حكايت از محدوده انحصاري فرد دارد .
يعني محدوده اي كه فرد در انحصار خود دانسته و با اعمال روش هاي انحصار طلبانه سعي در حفظ قلمرو خويش مي نمايد .
بايد متوجه بود كه ادعاي مشابه در زمينه مورد نظر باعث برآشفته شدن فرد ميگردد .
4-
... ادامه دارد ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر