در شرایطی که احساس گناه ناشی از ارتکاب بزه و انواع جنحه و جنایت در کشور از بین رفته است ، تاثیر شرایط اضطراری در ایجاد حق ارتکاب و مبادرت به هر نوع عمل برای زنده ماندن را نباید نادیده گرفت .
مسئول اصلی ایجاد چنین روحیه ای در مردم کسانی هستند که همواره کشور و مردم را در شرایط بحرانی نگاه می دارند .
بنابراین مسئولیت اصلی افزایش جرایم و عدم رعایت حقوق یکدیگر مابین مردم ، سیاست مدارانی هستند که سیاست های آنان همواره کشور را دچار بحران و تحریم و در آستانه جنگ با دولت های دیگر قرار داده است .
در چنین شرایطی ، البته ، وقتی مردم احساس کنند مابین مردن و زنده بودن یکی را بایستی انتخاب کنند ، زنده ماندن به قیمت زیر پا نهادن حقوق دیگران را انتخاب خواهند کرد .
فرهنگ ما ، چنین تصمیمی را روا می دارد .
بنابراین دادخواست ضرر و زیان ناشی از افزایش جرایم را بایستی به طرفیت سیاست مداران "بحران سوار" صادر نمود .
از وبلاگ "تخصصی حقوق و فقه" پست مربوط به "اضطرار در حقوق مسئولیت مدنی" ، داریم :
"مطابق مادة 55 قانون مجازات اسلامي, «هر كس هنگام بروز خطر شديد از قبيل آتش سوزي، سيل و طوفان به منظور حفظ جان يا مال خود يا ديگري مرتكب جرمي شود, مجازات نخواهد شد, مشروط بر اينكه خطر را عمداً ايجاد نكرده و عمل ارتكابي نيز با خطر موجود متناسب بوده و براي دفع آن ضرورت داشته است.» و در تبصرة اين ماده چنين آمده است: «ديه و ضمان مالي از حكم اين ماده مستثني است.»"
نکات قابل توجه در این ماده :
- شدید بودن خطر
- عمدی نبودن وجود خطر
- تناسب جرم با خطر موجود
می باشد .
در منبع فوق در مورد نظریات فقها در باب اضطرار و اکراه که دو بحث مهم از قواعد فقهی می باشند چنین آورده است :
"بعضي از فقيهان قلمرو اضطرار را به موارد خطر و ضرر
مالي توسعه داده وبرآنند كه اگر خوف ضرر مالي به حدي برسد كه تحمل آن
عادتاً مشكل و موجب حرج شود, ارتكاب محرمات بر شخص مباح خواهد بود.
ميرزا حبيب اللّه رشتي از فقيهان بنام شيعه, در مواردي
كه جان يا مال انسان در معرض خطر قرار بگيرد, دفع ضرر را به حكم عقل و نقل
واجب ميداند و در چنين وضعيتي بر آن است كه ضرورت پيشآمده, هر عمل ممنوعي
را مباح ميسازد. وي در اينباره مينويسد:
« ضرورت ها محرمات را در هر درجه اي كه باشد, مباح
مي سازد. لذا دفع ضرر از جان و مال به حكم عقل و نقل واجب و از ضرورياتي
است كه هيچ امر حرامي نمي تواند با آن مقابله نمايد» (رشتي، 1322: ص42)."
در مقاله ای تحت عنوان اضطرار اجتماعی یا جامعه مضر چنین می بینیم :
دکتر شریعتی در کتاب .... با ذکر حدیثی از ابوذر
سخنی از ابوذر، صحابی پیامبر نقل کرده اند که در همچون مورد منطق جالبی دارد. وی میگوید: «عجبت لمن لا یجد القوت فی بیته و لایخرج علی الناس شاهراً سیفه». (در شگفتم از کسی که لقمه نانی در خانهاش نمییابد و با شمشیر آخته بر روی همهی مردم نمیشورد.) یعنی وقتی من گرسنه باشم، همه در برابر گرسنگی من مسئول اند: جمعی نانم را گرفته اند و مرا گرسنه ساخته اند و جمعی بر این ستم شاهد بوده و سکوت کرده اند و مانع ستمگر نشده اند. پس هر دو در برابر گرسنگی من مسئول اند و باید به شمشیر آختهام پاسخ دهند.
در جای جای میهن مان ایران ، می توانیم آثار رسیدن کارد به استخوان مردم را مشاهده کنیم
بطور مثال :
در شهری که تعداد خانوارها بنا به آمار و سایت های رسمی از 400 هزار تجاوز نمی کند جمع آوری 245 هزار انشعاب غیرقانونی از مجموع انشعابات قانونی موجود (آماری در دست نیست) یک فاجعه است
این بدان معنی است که مردم ما برای خودشان سهمی دریافت نشده از ثروت و اموال عمومی قائل هستند .
http://planning.ahvaz.ir/Portals/3/Resources/PDF/amarnameh89/f7.pdf
http://news.moe.org.ir/News/Search.aspx?key=%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF%20%D9%85%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%86%20%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2
www.noormags.com/view/fa/articlepage/381003
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر