۱۳۹۲ مهر ۵, جمعه

لیس فی الدار غیره دیار

چرا  گزاره های دینی ، بجای اینکه در ارتباط و گفتگوی بین فرد و خدای خودش مورد استفاده قرار گیرد ، بین فرد با بقیه مردم ، بین فرد با محیط کاربرد می یابد ؟
مثلا وقتی دشمن مان یا آنکه دشمن می داریم دچار مشکلی شد و تدبیرش در مورد ما کارگر نگردید ، با مسرت و خوشحالی باد در غبغب انداخته و می گوییم :
"و مکرو و مکرو الله والله خیر الماکرین   (یعنی : آنان مکر کردند ، و خدا هم مکر کرد ، و خدا بهترين مکر کنندگان است . آل عمران آیه 54) ."
در زندگی روزمره مان : چه کسانی مصداق این آیه قرار می گیرند ؟

صاحب خانه ای که برای افزایش کرایه با بنگاه معاملات زدوبند کرده بود ولی هشیاری مستاجر و یا شناخت او از اوضاع بازار یا تبانی مستاجر و دلال از دیگر سو ، باعث گردید مالک به هدفش نرسد .
هنگامی که تدبیر اقتدارگرایان برای بیرون کردن اصلاح طلبان ، کارگر نمی افتد ، اصلاح طلبان این آیه را زمزمه کرده  یا تیتر مقاله می نمایند .
وقتی ترفند راننده تاکسی برای طولانی نشان دادن مسیر و مطالبه کرایه بیشتر به نتیجه نمی رسد ، مسافر توی دلش خطاب به او  آیه فوق را بر زبان می آورد .
...
حتی در سپهر سیاسی نیز تمام گروه ها و طیف های جورواجور و متضاد یا مخالف ، هرکدام برای بیان زبان حال خود با دیگران از همین آیه یا موارد مشابه استفاده می کنند .
در گوگل جستجو کردم ، با  خواندن نتایج تصمیم گرفتم اسم این یادداشت را بگذارم :
لیس فی الدار غیره دیار  ( یعنی : هیچ کسی جز او در این خانه نیست )
در عالم مکاشفه ! به حقانیت این عبارت گواهی دادم ، زیرا به این نتیجه رسیدم :
همگی خود را خدا می پندارند ، بنابراین ، شاید بتوان گفت :
کسی که خود را خدا نپندارد در میان آدمیان نیست !؟

احساس اعتماد بنفس ی که این گونه (خود خدا پنداری) بوجود می آید در به فعل تبدیل کردن توانایی های بالقوه فرد بسیار موثر است .
اما ، وقتی در سطح فردی مشغول تجزیه تحلیل هزینه-فایده باشیم ، در سطح کلان ، یعنی در سطح جامعه ایجاد این اعتماد به نفس با هزینه از بین بردن اعتماد به نفس های فراوانی تحقق می یابد ، لذا به سود جامعه نیست .
یک بیت از شعر معروف ...... بخوبی این تحلیل را نشان می دهد : 
گیرم که گلاب ... شما اصل قمصر است    اما چه سود ، حاصل گلهای پرپر است !؟

ر

هیچ نظری موجود نیست: