۱۳۹۲ شهریور ۱۵, جمعه

اثبات مالکیت برای خدای بی نیاز !

بدون تعرض به این مفهوم که ایجاد یا بهره برداری از مفهوم کلی "خداوند" از چه زمانی و چگونه آغاز شده است ، می توان در مورد رویکرد انسان ها نسبت به این مفهوم و نحوه بهره برداری بهره برداران (که بیشتر ، البته ، همان متولیان دینی هستند ) از این مفهوم گفتگو کرد .

رابطه و اتصال قابل توجیه و معنی داری بین قادر متعال و بی نهایت و بی نیاز بودن خداوند و نسبت دادن مالکیت ها ی زمینی به وی وجود ندارد .
انتساب مالکیت و حق برای یک خدای بی نیاز از خورد و خوراک و پوشاک و زن و فرزند ، از قبیل :
مالکیت بر اموال و دارائیها ، کشتیها ، دریاها ، باغ ها و میوه ها
داشتن سهم در صدقات
قرض گرفتن و قرض دادن به مومنین
معامله کردن با مومنین
و این گونه نسبت ها به مفهوم خدا
به احتمال زیاد در تلاش آگاهانه برای رتق و فتق معاش و مخارج زندگی متولیان دینی برساخته شده و شکل گرفته و سپس در متون دینی درج گردیده است .
از آن جایی که خداوند حضور فیزیکی در روی زمین ندارد ، ناگزیر هر گونه اموال ، دارایی ، سهم ، حق و حقوق که به وی منتسب گردد ، ناگزیر نیاز به تولیت و متولی دارد .
برای تولیت و اداره اموال خداوند در درجه اول چه کسی بهتر از متولیان دینی و مبلغان دین و مذهب که برگزاری آیین ها و شناساندن خداوند به سایر مردمان پیشه ایشان است .
بنابراین هرچه بیشتر حق و حقوق قائل شدن برای خداوند ، چه مادی و چه معنوی ، باعث افزایش اختیارات و امکانات متولیان دینی خواهد گردید
 
 
 
 

هیچ نظری موجود نیست: