در یک جامعه اسیر مقررات دینی یا ایدئولوژیک :
پردازش و بیرون دادن مفاهیم از ذهن ممکن است با مجازات یا برخورد محیط روبرو شود .
بنابراین توانایی های ذهنی درون دادن مفاهیم ( حفظ کردن و انباشتن در ذهن )
رشد کرده و توانایی تحلیل و تشخیص (شناخت مصداق) و خلاقیت ، توانایی هایی
که ناگزیر با محیط بیرون سروکار دارند سرکوب و واپس زده شده و رشد نمی کنند
.
تخیل : از آنجایی که محدوده ای خارج از دسترس دیگران است ، طبعا ، رشد می کند .
از آنجایی که مراحل تجزیه و تحلیل و استنتاج درونی ذهن با کسی در میان
گذارده نمی شود ، افراد مدعی رسیدن به نتایج و راه حل هایی هستند که
دیگران نمی توانند درک کنند .
و باز به همین دلیل متخصصان یا اهل یک حرفه و شغل ، همکاران و همردیفان خود را متهم به نادانی و بی اطلاعی می کنند .
چون ، حتی ، تجسم بعضی مفاهیم و تصاویر تابو محسوب می شود ، سیر تفکر اعضای جامعه ، غالبا ، پنهان می ماند .
به تدریج روش استنتاج نتیجه از مقدمات آن چنان عجیب و غریب و غیرمنتظره می گردد که حتی اعضای یک صنف نیز نمی توانند نظریات همکار یا هم صنف خود را درک کنند !
کسی نمی تواند درک کند به چه مقامی رسیده حافظ !؟
کسی نمی تواند درک کند به چه مقامی رسیده حافظ !؟
همچو حافظ غریب در ره عشق به مقامی رسیده ام که مپرس
سیر تفکر شاعر عارف قابل ارائه به محیط نبوده :
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
بگذار تا بمیرد در درد خودپرستی
فرد احساس می کند هیچ کس معنا و مفهوم نظرش را نفهمیده و نخواهد فهمید :
نمونه از دکتر شریعتی :
نمونه از امام خمینی :
...
الآن گذشته از عامه مردم، طبقه تحصيلكرده، چه دانشگاهى و چه بسيارى از
محصلين روحانى، اسلام را درست نفهميده اند ... (امام خمینی)
http://www.rahe-emam.org/.../Velayat-Faghih1.html
ولايت فقيه از موضوعاتى است كه تصور آنها موجب تصديق مى شود، و چندان به برهان احتياج
ندارد. به اين معنى كه هر كس عقايد و احكام اسلام را حتى اجمالًا دريافته
باشد چون به ولايت فقيه برسد و آن را به تصور آورد، بى درنگ تصديق خواهد
كرد و آن را ضرورى و بديهى خواهد شناخت. اينكه امروز به ولايت فقيه چندان
توجهى...
با توجه به پاراگراف بالا :
مردم
، دانشگاهیان ، حتی محصلین روحانی ، چیزی (ولایت فقیه) که تصورش موجب
تصدیق می شود و چندان به برهان احتیاج ندارد را نفهمیده اند !؟
نحوه
استنتاج و نظریه پردازی آن چنان مبهم و غیرعادی است که پس از سال ها
برقراری حکومت ولایت فقیه ، رئیس جمهور نظام که خود نیز مجتهد است و امروز
رهبر و مرجع تقلید است ، معنا و مفهوم و منظور ایشان از ولایت فقیه را به
درستی درک نکرده بوده است :
نامه آقای خمینی به آقای خامنهای؛
(منشورنامه ولایت مطلقه فقیه)، ۱۶ دی ۱۳۶۶ :
... ، تعبیر به آنکه اینجانب گفتهام حکومت، در چهارچوب احکام الاهی دارای اختیار است، بهکلی برخلاف گفتههای اینجانب بود ، ...
البته "تفکر جادویی" ، "افکار غریب" و "غریب بودن محتوای تفکر" که خاص این تیپ شخصیتی می باشد را نیز نبایستی از نظر دور داشت
فرد احساس می کند هیچ کس معنا و مفهوم نظرش را نفهمیده و نخواهد فهمید :
نمونه از دکتر شریعتی :ولايت فقيه از موضوعاتى است كه تصور آنها موجب تصديق مى شود، و چندان به برهان احتياج ندارد. به اين معنى كه هر كس عقايد و احكام اسلام را حتى اجمالًا دريافته باشد چون به ولايت فقيه برسد و آن را به تصور آورد، بى درنگ تصديق خواهد كرد و آن را ضرورى و بديهى خواهد شناخت. اينكه امروز به ولايت فقيه چندان توجهى...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر