وقتی طیفی یا گروهی ،
شخصی ، جریانی ، حزبی ،
جمعیتی ، هیجده میلیون نفری ! ، کسی ! ، به برنامه ای ، رئیس جمهوری ، دولتی ،
رای می دهد ، فریاد من رای داده ام اش گوش فلک را کر می کند .
شخصی ، جریانی ، حزبی ،
جمعیتی ، هیجده میلیون نفری ! ، کسی ! ، به برنامه ای ، رئیس جمهوری ، دولتی ،
رای می دهد ، فریاد من رای داده ام اش گوش فلک را کر می کند .
روز 24 خرداد مگر 18 میلیون نفر دزدی رفته بودند که از کسی صدایی درنمی آید که :
هان ، اینک ، من رای داده ام ، نه به این بلکه به آن !
مردمی که سال 88 رای داده بودند ، با شکنجه و داغ و درفش و زندان ، هنوز پیگیر رای خود هستند .
از خارج کشور ، در تبعید اجباری شان ، هنوز سراغ رای خود را می گیرند .
این قدر که رای دادن 88 مدعی دارد ، رای 92 یعنی همین سال جاری ، مدعی ندارد .
حتی بهره برداری سیاسی توسط کسانی که شغل و مذهب شان همین بهره برداری از رای مردم است نیز کمتر به عمل می آید
کمتر می بینیم که کسی مدعی رای مردم ، حداقل برای خروج طیف یا جریان خودش از بن بست باشد .
انگار همه به توافقی نانوشته رسیده اند که دیگر از رای 24 خرداد سخنی به میان نیاورند .
اگر گاهی در سایت ها به چنین عباراتی برنخوریم ، فراموش خواهیم کرد که قرار گذاشته ایم در مورد رای مردم در 24 خرداد چه بگوییم و آن رای را مظهر چه و به چه منظور بنامیم ، ظاهرا اسم گزاری ، نامگزاری کردن ، از فرق سر تا ناخن پای جامعه ما را در برگرفته است :
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر