۱۳۹۲ آبان ۲۱, سه‌شنبه

تلاش نافرجام برای حفظ سرمایه نمادین مستهلک و منقضی شده

کمتر فعال سیاسی یا اجتماعی در کشور ما آغاز به فعالیت یا برنامه ریزی برای چگونگی فعالیت نموده که با وسوسه بهره برداری از سرمایه نمادین باورهای مذهبی مردم نیفتاده باشد ؛
اما این سرمایه  از ناآگاهی و ترس بشر سرچشمه گرفته  و با احاطه زور و استبداد در گذشته به جوامع تحمیل گردیده است و از طرفی راه حل های مبتنی بر این سرمایه بیشتر مکانیکی و حذفی می باشد ؛
بنابراین عطای آن را به لقایش بخشیده و به سراغ ابزار دیگری رفته است .
در مورد بهره برداری از این سرمایه در گذشته نزدیک و اکنون بطور بسیار خلاصه چنین می توان گفت :
یک - پیدا کردن راه حل مسائل جاری در اقوال و کردار گذشتگان ، بخصوص اگر با هاله ای از قداست و خرافات نیز پوشیده شده باشند ، غلط است .
دو - بازخوانی خرافات و روش های تحمیق مردم و مدرن سازی آنها و آشتی دادن این افسانه ها و اساطیر با مکاتب نوی
ن ، بازسازی چهره ها و مظاهر حماقت و مردم فریبی و زندگی غیرمولد انگلی اشرافی جاهلی ، و انقلابی نمایاندن آنها ، روشی است که دکتر شریعتی یکی از استادان آن بود و نافرجام است
سه - منطقی و مقارن با عقل و دانش قرار دادن دین ، خرافه و اساطیر و افسانه ها و قانون مند کردن خرافه ، تقدیس و تطهیر تحمیق کنندگان مردم کار آخوند هاست و یکی از اساتید این فن آقای مطهری بود .
...
در زندگی مردم ما ، بحث بر سر اینکه در گذشته در یک موضوع استخوان لای زخم ، حق با چه کسی بوده و چه کسی برحق بوده و جه کسی نبوده است ،  یا با مردم فریبی آغاز شده یا به آن ختم شده است .
...

هیچ نظری موجود نیست: