۱۳۹۲ آذر ۶, چهارشنبه

ارزش واقعی

در جامعه ای که همه به وسط بازی کردن ، میان داری ، کمیسیون گرفتن ، مجوز فروشی ، رانت خواری ، دین فروشی ، فاکتور رسمی فروختن ، کار چاق کنی ، دلالی ، موقوفه خواری ، میراث خواری ، نسب و نژاد فروشی ، متولی گری و پرده داری ، پا اندازی ، واسطه شدن در امر توزیع ، واسطه شدن بین خدا و بندگان ، واسطه بین رشوه دهنده و رشوه گیرنده ، محللی ، و هر نوع درآمد غیر تولیدی و غیر مولد علاقه و اشتغال دارند ،
کسی که با گرفتن یا بدون گرفتن مدرک قصد تحصیل درآمد بخور و نمیری دارد ،
و کسی که با پذیرش ریسک ، عوامل سرگردان تولید را به یکدیگر پیوند داده و کارآفرینی می کند ،
این گونه انسان ها مقدس و ستودنی هستند .
کابینت سازی که اکنون بدنه کامیون یا اتوبوس می سازد و صادر می کند ، جوشکار و در و پنجره سازی که امروزه ماشین می سازد ، شاگرد بنا یا بنایی که پیمانکار راه و ساختمان شده ،
شاگرد تراشکاری که اکنون قطعات موتور پراید را ریخته گری و تراش می کند ...
و ....
این ها همه انسان های محترم و ارزشمندی هستند و با تجارب گرانبهایی راه خود را یافته و باز کرده اند .
نمی توان همه را با چوب فقدان دانش راند ، در کنار غرور و فریفته توان مندی های خود شدن ، ارزش ها و تجارب گرانبهایی موجود است که نهایت هنرمندی ، یافتن کانال سیستماتیکی برای هدایت و انتقال آسان و سریع آن به دیگران می باشد .

هیچ نظری موجود نیست: