شعاری که میرحسین موسوی مطرح کرد : "بازگشت به دوران طلایی حضرت امام" بود .
در این شعار سه ویژگی مطرح شده است :
الف - بازگشت : رجعت ، مراجعه ، برگشت از مرحله ای که باعث دگردیسی شده است ، بازگشت از پیشروی اضطراب زا .
ب - حضرت امام (ره) : دوران تنها شخصیت معتبر از دید سوسیالیست های شیعی - چرا تنها شخصیت معتبر ؟
ج - دوران طلایی : آن دوران طلایی بوده است ، ایده آل ، مدینه فاضله - چه ویژگی آن دوران را میرحسین ها طلایی می بینند ؟
در زیر به تشریح یکایک این مفاهیم خواهیم پرداخت :
دوران طلایی : مهم ترین ویژگی دوران امام ، که میرحسین (میرحسین ها) آن را طلایی می خواند غلبه "تکلیف" بر هر چیز دیگر بود .
یا حداقل باور و تظاهر به غلبه تکلیف به مفاهیم دیگر بود .
همه تصور می کردند که راه مشخص است و یکی است و آن هم سرسپردن مجنون وار به آنچه رهبر دیکته می کند می باشد .
همه مریدان در بند بند تصورات "همه کار توانی" حضرت امام به دام افتاده و از این در دام بودن سرخوش و مست استغراق و ذوب شدن بودند .
چه لذتی دارد : مطمئن باشی که پیرمغان راهبر و راهنماست و حاضر باشی به یک اشاره او به می سجاده را رنگین کنی ! ؟.
خوب ... آیا میرحسین هنوز نشئه آن دوران در سرش بود ؟
مسلما نه ، ولی می پنداشت هنوز بسیارند کسانی که بتوان به بو و رایحه تجربه ذهنی مجدد آن دوران به راه شان انداخت و بر موج توانمندی تکلیف گرایانه این انسان های پرکار و پرتوان ، سوار شد .
وقتی یاران رژیم در فاز رعایت و ادای تکلیف باشند ، صدای هر منتقدی را به گونه ای که حتی خودش مجاب شود ! ، می توان در گلو خفه کرد .
دوران جنگ وقتی از پشت بام و بالای دیوار ، به صرف یک اطلاع و گزارش ، به منزل ، باغ ، یا حریم خصوصی کسی تجاوز می کردند و مثلا یک شیشه مشروب از وی کشف می شد ، از سرباز وظیفه تا بسیجی و پاسداری که در یورش و کشف شرکت داشتند با مشت و لگد توی سر و بدن متهم می زدند و به او یادآوری می کردند که : "ما در جبهه ها داریم شهید می دهیم ، تو توی خانه ات راحت نشسته ای و مشروب می خوری" !؟
در این شعار سه ویژگی مطرح شده است :
الف - بازگشت : رجعت ، مراجعه ، برگشت از مرحله ای که باعث دگردیسی شده است ، بازگشت از پیشروی اضطراب زا .
ب - حضرت امام (ره) : دوران تنها شخصیت معتبر از دید سوسیالیست های شیعی - چرا تنها شخصیت معتبر ؟
ج - دوران طلایی : آن دوران طلایی بوده است ، ایده آل ، مدینه فاضله - چه ویژگی آن دوران را میرحسین ها طلایی می بینند ؟
در زیر به تشریح یکایک این مفاهیم خواهیم پرداخت :
دوران طلایی : مهم ترین ویژگی دوران امام ، که میرحسین (میرحسین ها) آن را طلایی می خواند غلبه "تکلیف" بر هر چیز دیگر بود .
یا حداقل باور و تظاهر به غلبه تکلیف به مفاهیم دیگر بود .
همه تصور می کردند که راه مشخص است و یکی است و آن هم سرسپردن مجنون وار به آنچه رهبر دیکته می کند می باشد .
همه مریدان در بند بند تصورات "همه کار توانی" حضرت امام به دام افتاده و از این در دام بودن سرخوش و مست استغراق و ذوب شدن بودند .
چه لذتی دارد : مطمئن باشی که پیرمغان راهبر و راهنماست و حاضر باشی به یک اشاره او به می سجاده را رنگین کنی ! ؟.
خوب ... آیا میرحسین هنوز نشئه آن دوران در سرش بود ؟
مسلما نه ، ولی می پنداشت هنوز بسیارند کسانی که بتوان به بو و رایحه تجربه ذهنی مجدد آن دوران به راه شان انداخت و بر موج توانمندی تکلیف گرایانه این انسان های پرکار و پرتوان ، سوار شد .
وقتی یاران رژیم در فاز رعایت و ادای تکلیف باشند ، صدای هر منتقدی را به گونه ای که حتی خودش مجاب شود ! ، می توان در گلو خفه کرد .
دوران جنگ وقتی از پشت بام و بالای دیوار ، به صرف یک اطلاع و گزارش ، به منزل ، باغ ، یا حریم خصوصی کسی تجاوز می کردند و مثلا یک شیشه مشروب از وی کشف می شد ، از سرباز وظیفه تا بسیجی و پاسداری که در یورش و کشف شرکت داشتند با مشت و لگد توی سر و بدن متهم می زدند و به او یادآوری می کردند که : "ما در جبهه ها داریم شهید می دهیم ، تو توی خانه ات راحت نشسته ای و مشروب می خوری" !؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر