۱۳۹۳ فروردین ۲, شنبه

عصبیت ، همبستگی ملی

هرچند خیلی سعی کرده ام که حساسیت یا به عبارت صحیح تر "ابراز حساسیت" ،  نسبت به آب و خاک و میهن را کنار بگذارم و موضوعات را واقع گرایانه تحلیل کنم ولی درک و تجربه این مفاهیم برایم بسیار دردناک است .
پس از تولد من در سال 1341 تا سال 1351 ، خانواده ام در آبادان زندگی می کردند و پس از آن به اصفهان آمدیم .
یعنی تا  سن ده یازده سالگی ، دوره ابتدایی ، در محله چادرآباد مابین محله های احمدآباد ، تانکی ابوالحسن ، کفیشه ، سده ، لامسی زندگی می کردم .
بخوبی بیاد می آورم درگیری ایران با عراق که نهایت منجر به انعقاد عهدنامه   1976 الجزایر شد : 
پنجره ها را با پارچه یا پتوی سیاه می پوشاندند ، 
در محل اردوگاه پیشاهنگی که بخصوص ما دبستانی ها را مرتب به آنجا می بردند ، در تفریحگاه معروف "دیلی فارم" تانک ها و در کنار آن ها سربازان لوله سلاح های شان را به سمت آن سوی رودخانه ، یعنی کشور عراق گرفته بودند .
من نیز به همراه سایر بچه های مدرسه و کوچه و خیابان ، هنگام عبور مرور چنین دم می گرفتیم :
نون و پنیر و سبزی ، عراق چرا می ترسی ، ایران کاری ات نداره ، سربه سرت می ذاره !
عراق آفتابه سازه ، ایران موشک می سازه !
حسن البکر عینک می زنه ، زیر عینک تنبک می زنه !
فکر کنم      ساخته شدن ترانه ای  با این مضمون :
...
هل هلِ  جمشید آباد مالِ خومونه
هل هلِ خسروآباد مالِ خومونه
سینما تاج و سده مالِ خومونه
هل هلِ احمد آباد مالِ خومونه


...
* - جمشیدآباد ، خسروآباد ، سینما تاج ، سده ، همگی محله های معروف آبادان و  احمدآباد زادگاه خودم در آبادان می باشد .
بی ارتباط با آن درگیری ها نبوده است .
برای همین بود که در زمان جنگ چنین همبستگی ملی ای مشاهده می گردید . 
خود من در اولین روزهای جنگ به بهانه خارج نمودن اثاث خانه دختر عمویم در میان جنگ و درگیری خودم را به آبادان رساندم و نهایتا ابتدای سال 1360 به صورت داوطلب به جبهه فیاضیه آبادان رفتم 
در حالی که قبل از بهمن سال 59 که به جبهه غرب اعزام شدم ، بیشتر مدت را میان آبادان ، اهواز با اصفهان و نجف آباد در تردد بودم و به همراهی عمویم که راننده کامیون بود ، مردم جنگ زده را از شهرهای جنگی به مناطق امن می رساندیم . 
اما اکنون چه ؟ 
وضعیت استقبال مردم از فراخوان همکاری برای فعالیت اینترنتی برای آزادسازی سربازان ایرانی که در اسارت سلفی های بلوچستان می باشند چنین است :

پرویز پرستویی:

درخواست آزادی سربازان 800 هزار امضا کم دارد /  5 سین از 7 سین سفره ما کم است :

=========================================
پرویز پرستویی با بیان اینکه در آستانه سال نو باید خوشحال باشیم اما 5 سین از 7 سین سفره ما کم است، گفت : برای ارائه درخواست آزادی سربازان گروگان گرفته شده ایرانی از سازمان ملل نیازمند یک میلیون امضا هستیم اما تا کنون تنها 200 هزار امضا جمع آوری شده است .
پرویز پرستویی بازیگر سینما و تلویزیون در جریان گروگانگیری 5 تن از سربازان جمهوری اسلامی ایران به مهر گفت: گاهی اوقات جریانها عمومی در جامعه پیش می آید که همه ما باید دست به دست هم بدهیم تا آن جریان را به خیر و سلامت بگذرانیم Tهزاران سال است که در آستانه سال جدید می گویم که باید سال کهنه را کنار بگذاریم و سال نو را با خوشحالی آغاز کنیم اما امسال 5 سین که همان سربازان گروگان گرفته شده کشورمان است از سفره 7 سین ما کم شده است.
وی ادامه داد: باید کاری کرد تا فرزندان سرزمینمان را به دامن خانواده هایشان باز گردانیم. مردم ما گاهی در جریانهایی خواسته یا ناخواسته حضور پیدا می کنند متاسفانه امسال و در آغاز سال نو 5 نفر از جمعیت 75 میلیون کشورمان کم شده اند که ما باید از آنها حمایت کنیم.
وی با اشاره به اینکه این 5 سرباز متعلق به تمام خانواده های ایرانی هستند، توضیح داد: ما نیازمند یک میلیون رای هستیم تا بتوانیم بیانیه درخواست آزادی 5 سرباز را به سازمان ملل ارائه کنیم. هر چند با همکاری عادل فردوسی پور و برنامه 90 از تمام مردم ایران در سراسر دنیا خواستیم که به آزادی این 5 سرباز رای بدهند اما در کل اروپا، آمریکا، آسیا و ایران نزدیک 200 هزار نفر رای دادند این در حالی است که در یک ساعت برای حمایت از تیمهای قرمز یا آبی سه میلیون رای می دهیم، نباید فراموش کنیم که خون این 5 سرباز از هر رنگ دیگری رنگین تر است و تلاش برای آزادی آنها به دست ملت ایران است.
این بازیگر شاخص سینما ادامه داد: ملتی که می تواند یک دولت و یا یک نظام را جابجا کند اگر نتواند 5 سرباز را که فرزندان همین مملکت هستند را نجات دهد عجیب است.
پرویز پرستویی گفت: بسیاری از خانواده هایی که فرزندان سرباز آنها در شهرستانها یا مناطق مرزی و در شرایط سخت خدمت می کنند تمام تلاش خود را می کنند تا در شب سال نو در کنار پادگانهای فرزندان خود حضور پیدا کند تا حتی شده برای چند دقیقه فرزندانشان را از پشت نرده ها ببینند. این 5 سرباز گروگان گرفته شده جزو اعضای خانواده همه ما ایرانیان هستند و فکر می کنم که باید تمام تلاش خود را بکنیم تا فرزندانمان به خانه باز گردند.
پرستویی در پایان تاکید کرد: از همه مردم ایران می خواهم تا برای آزادی این 5 فرزندمان رای دهند.
لینک برای امضا کردن درخواست آزادی 5 سرباز ایرانی از سازمان ملل
http://www.petitions24.com/free_iranian_soldiers

....

هیچ نظری موجود نیست: