۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۹, جمعه

آیا تمدن غرب دشمن ماست ؟

در گفتگو با یکی از دوستان موضوع مهم انسان دوست بودن یا نبودن غرب مورد بحث قرار گرفت .
موضوعی که  البته بسیاری ، با اینکه نسبت به آن آگاهی دارند ولی برای شان صرف نمی کند خود را هدف مستقیم فرافکنی های مردم انقلابی مان قرار دهند  : 
دوست عزیزم چنین برایم نوشته بود :  
"عراق لیبی شیلی که با کودتای پینوشه از شر دیکتاتوری آلنده رهید آرژانتین و برزیل که تاریخشان پر است از دخالتهای انساندوستانه امریکا ایران خودمان که دیکتاتوری مصدق با دموکراسی شاه جایگزین شد چاد، کوزوو و ....."
در پاسخ برای او نوشتم : 
 ...
آیا آماری از تعداد کشتار تمام دخالت های انسان دوستانه ! آدم های روی کره زمین در یکصد سال گذشته دارید ؟
مثلا آمار کشتگان دخالت های بشردوستانه ! نظامیان ایران در کردستان ، خوزستان ، سوریه ، لبنان ،
آمار تعداد کشته های بهائیان ، کمونیست ها ، سلطنت طلبا
ن ، همجنس خواهان و ... ، ناشی از دخالت های بشر دوستانه ! هموطنان خودمان در وطن خودمان .
آمار میزانی که عمر انسان ها در حکومت های استبدادی ( از جمله حکومت خود ما ) بخاطر : فقر ، سوء تغذیه ، بخصوص فقدان بهداشت روانی ، اخیرا آلوگی هوا ، جنگ های بی دلیل و بیهوده ...
زمانی می توانیم مقایسه درست انجام دهیم که امکان مقایسه و تحلیل فراهم باشد
آیا آمار کشته شدگان ما توسط نیروهای متفقین ، کودتای آمریکا ، دخالت های انگلیس ، با کشته شدگان در دوسال اول جنگ بدست صدام و در شش سال بعدی آن بخاطر آخوندها و اقتدار طلبان ، برابری می کند ؟
اگر واقعا همه جانبه مقایسه بفرمایید ، در نهایت چه کسی انسان دوست از آب درمی آید و چه کسی جنایتکار ؟ ، چه کسی قابل اطمینان تر است ؟
 و در پی آن :
........   دوست گرامی
=====================================
"اما نخستین «کشتار درمانی» سیستماتیک در قرن بیستم توسط امپراطوری عثمانی در جریان جنگ جهانی اول رخ داد. 24 آوریل سالروز جنایتی است که در بحبوحه این جنگ (1915) آغاز شد و در جریان قتل عام و تبعید اجباری ارمنی های ساکن امپراطوری عثمانی بین یک تا یک و نیم میلیون نفر از آنها نابود شدند"
==============================
ظاهرا همین متفقین بودند که منطقه ما را از شر حکومت عثمانی که ادامه همان خلافت استثمارگرانه وحشیانه غیرانسانی بود ، نجات دادند !؟

باز هم مورد دیگری از همان مرجع :
"" در طی قرن بیستم «پاکسازی جامعه از عناصر نامطلوب» با توسل به «کشتار درمانی» منجر به خلق فجایع بسیاری شده است. در سال 1994 هوتوها در رواندا تنها طی 100 روز 800 هزار توتسی را قتل عام کردند و به 300 تا 500 هزار زن تجاوز کردند، در سال 1992 صربها حدود 250 هزار مسلمانان بوسنیایی را قتل عام و به دهها هزار زن مسلمان تجاوز کردند، در سال 1989 هم بیش از 180 هزار کرد در جریان عملیات انفال توسط رژیم بعث صدام حسین و با بهانه های واهی چون همکاری با ایران قتل عام شدند، دو سال بعد در سال 1991 دهها هزار تن از شیعیان ناراضی جنوب عراق نیز به سرنوشت هم میهنان کرد خود در شمال دچار شدند، در سال 1975 خمرهای سرخ در کامبوج طی 4 سال یک چهارم جمعیت این کشور (حدود 2 میلیون نفر) را برای تحقق آرمانشهر کمونیستی خود پاکسازی کردند، در طی جنگ جهانی دوم نیز نازیها میلیونها یهودی و کولی را قتل عام کردند در حالی که چند سال قبل در سراسر دهه 1930 استالین در شوروی بیش از 10 میلیون گولاک را در تبعید به اردوگاههای کار اجباری از بین برد.  ""

آیا نجات یافتن جهانیان از دست صدام حسین ، استالین ، طالبان ، نازی ها ، و هزاران آدمکش بالفطره دیگر از آثار مقابله مستقیم یا غیر مستقیم غرب با این فجایع نبوده است ؟

آیا خود ما حاضریم در کشور دیگری جویی روان از طلای سیاه کشف و استخراج کرده ، نیرو تربیت کنیم ، پالایشگاه بسازیم ، عمران و آبادی بوجود بیاوریم ، آموزش بدهیم و بعد رها کرده برویم ! ، و تازه اجازه بدهیم که از درآمد همین طلای سیاه بر علیه خود ما استفاده کنند ! ؟ ! ؟

لازم به یادآوری است هم اکنون ذخایر نفت کشور ما در تصرف کسانی است که به بهانه اینکه کسان دیگری حدود 20-30 سال پیش در جنگی برای خودشان و نه برای کشور شرکت داشته اند و زخمی یا شهید شده اند ، نه تنها نفت بلکه اساسا کشور را تصرف نموده اند ( به گفته رفسنجانی و ... )

باز هم لازم به ذکر است امروزه من و شما اسیر استبدادی هستیم که به بهانه اینکه در زمان نامعلومی واقعه نامعلومی و مبهمی به نام قیامت رخ خواهد داد و در آن واقعه روشن خواهد شد که اینان صاحب مملکت بوده اند ، از هم اکنون کشور را تصرف نموده اند ! ؟

هیچ نظری موجود نیست: