۱۳۹۳ خرداد ۲۶, دوشنبه

وسوسه پذیرش قاعده بازی آسان

هر کدام از تحصیل کردگان ایرانی که دروس تعلیمات دینی ، قرآنی و عربی دوران دبیرستان را بخوبی گذرانده باشد ، در برخورد با فتاوای شرعی احساس می کند خودش بهتر و مدلل تر از این می تواند آن فتوا را ارائه نموده یا نقیض آن را جکم نماید .
این احساس طبعا در دور اول دانشجویان و دانش آموزان اعزامی به خارج نیز بوده است .
چرا که سراسیمه به کشور مراجعت کرده و بانگ برمی آوردند که استخوان خرد کرده های حوزوی اسلام را نفهمیده اند . 
جوش می زنند و حرص می خورند که فلان مفهوم را این گونه دریابید و بهمان مطلب را این گونه تقریر کنید .
و بعضی ، حتی ، با این آه و افسوس از دنیا رفتند که هیچ کس ! ؟ ، هیچ کس ! ؟ ، حرف آنها را نفهمید ! .
همانند پسر ارباب که پس از بازگشت از تحصیل فرنگ ، رعایای پدر را چوب می زد که :
 "آبیاری غرقابی اتلاف آب است ، بایستی قطره آبیاری کرد" 
 و رعایای بیچاره بر نادانی خود افسوس می خوردند .
و البته برای مردم عادی شده بود که "از فرنگ برگشتگان" و "تحصیلکردگان" ، طبعا "درستِ"  هر مفهوم و هر روشی را بهتر از متولیان سنتی آن می دانند .
 
دوست بسیار عزیز نادیده مان آقای مازیار شکوری گیل چالان مقاله ای با عنوان

 

مازیارشکوری گیل چالان: هدایت مردم به بهشت با شلاق وجبرحرام است


  نوشته و در سایت اجتماعی فیسبوک به اشتراک گذاشته اند .
ضمن سپاسگزاری از زحات نویسنده مقاله در اثبات ناکارآمدی و عدم توان استنباط

برای هر دو سوی متضاد یک موضوع واحد که به زندگی جوامع انسانی مربوط باشد ، اعم از صلح یا جنگ ، انتقام یا بخشش ، مدارا یا شدت عمل ، تامل یا سرعت عمل ، نکوهش یا عیب پوشی ، ... یا ... ، در قرآن ، احادیث ، متون دینی ، می توان به اندازه ای که یکی از طرفین موضوع () را اقناع کرد ، سند و برهان و نشانه ارائه نمود .
اما همان طور که بارها گفته ام ، شرکت در بازی غلط و کاربرد ابزار غلط ، هر چند بظاهر در یک دور به نفع ما باشد ، ولی غلط است .
اگر این احکام و احادیث بطور جامع و مورد قبول همگان مورد بررسی ، تدوین و تبیین و استاندارد ، گردیده بودند ، به نوعی که دیگر احتمال تردید و تاویل مجدد در میان نبود ، استفاده از آن ها مانعی نداشت .
اما ذات این احکام ، ذات دیرماندگی احکام دین ، قابل تفسیر و توجیه بودن آن هاست .

.

اولا : کدام اسلام بیان استقلال و آزادی است ؟
دوما : این اسلام مدعی آزادی قواعدش بطور جامع و مانع و استاندارد تدوین و تبیین شده است ؟
سوما : چه تدوین شده یا نشده باشد ، آیا همه مسلمانان اعم از اشخاص یا فرقه ها و سازمان یافته ها ، آن را قبول دارند و متابعت می کنند ؟ یعنی به محض استناد ، به آن گردن می نهند ؟ 

بایستی عرض کنم : در خصوص قوانین جاری ، ماهیت و ذات آن به گونه ای است که اشخاص علیرغم کراهت قادر به گردن ننهادن و انکار آن نیستند ، زیرا یک به یک بر اساس یک ضرورت مشهود و همه گیر وضع گردیده یعنی قانون گزاری شده اند .
مانند قوانین راهنمایی رانندگی ، ممکن است قلدری بگوید : "من مشمول قوانین راهنمایی و رانندگی نیستم" ، ولی به احتمال قریب به یقین درخواست نخواهد کرد که قوانین راهنمایی و رانندگی برچیده شود ، زیرا به این که این قوانین لازمه زندگی امروزی است خواهد اندیشید .
.
.
.
 .
.

هیچ نظری موجود نیست: