آیا اساسا چنین حکومتی قابل اصلاح می باشد ؟
برای برنامه ریزی و اقدام به عمل در زمینه سازندگی ، توسعه ، سرمایه گزاری ، و هر کنش دیگر در کشور بایستی ابتدا شرایط را بررسی و اولویت اقدام تعیین گردد .
برای شناخت اولویت ها ابتدا گلوگاه ها بایستی شناسایی شوند .
گلوگاه ، وضعیتی است یا رخداد و پیش آمدی است که بدون رخ داد آن یا انجام آن هیچ یک از اقدامات بعدی را نمی توان انجام داد .
به عنوان مثال انعقاد قرارداد با کارفرما در مورد یک پروژه پیمانکاری مقدم بر تمام فعالیت های تکمیل و تحویل پروژه می باشد ، زیرا هیچ آدم عاقلی فعایت های فیزیکی پروژه ای که پیمانکار دیگری ممکن است برنده مناقصه آن باشد را آغاز نمی کند .
و یا تملک و خرید زمینی که قرار است در آن خانه ای بسازیم مقدم بر تسطیح زمین مورد نظر و پی کنی آن می باشد .
در امور سیاسی نیز چنانچه این گلوگاه ها یا مسیرهای بحرانی مشخص نگردند ، هر فعالیتی هر چند پر تعداد و قوی ممکن است بی حاصل ، بی نتیجه یا اساسا دارای نتیجه عکس باشد .
طبیعتا برای اصلاح یک رژیم سیاسی ابتدا بایستی بررسی کرد که این سیستم اصلاح پذیر است یا خیر .
برای اصلاح هر شیء یا موضوعی ، اصلاح شونده بایستی قابل احصا ، شمارش ، تعیین باشد .
مصالح اسلام ، اجماع فقیهان ، دست آوردهای انقلاب اسلامی ، استنباط فقیه از احکام دین ، تشخیص پاسدار از این که چه زمانی انقلاب اسلامی در خطر افتاده است ، ...
و صدها گزاره ، تبصره ، قاعده ، ماده ، فتوا ، آیه یا حدیث دیگر که همگی با هم ، نظام حقوقی حاکم بر این حکومت را تشکیل می دهند ، در شرایطی که پیش آمد می کند ، توسط فرد تفسیر کننده یا اشخاص و نهاد تفسیر کننده ( به خصوص روحانیت یا پاسداران یا هر کسی که در جایی قسمتی از قدرت و ثروت عمومی را تصرف و تملک ، یا قبضه کرده است ) به زیرگی و زرنگی ! ، بر حسب منافع خودش قابل تاویل و توجیه می باشد .
بنابراین در این زمینه ،
در زمینه اصلاح قانونی که مورد توافق اکثریت جامعه باشد ، سخن از اصلاح گفتن معنایی ندارد ،
زیرا اساسا قانون مشخصی وجود ندارد ، قانون به گونه ای تنظیم شده است که در هر شرایطی حداکثر مانور و انعطاف به نفع طبقه قانونگزار را داشته باشد .
زیرا اساسا قانون مشخصی وجود ندارد ، قانون به گونه ای تنظیم شده است که در هر شرایطی حداکثر مانور و انعطاف به نفع طبقه قانونگزار را داشته باشد .
چنانچه قانون به شکلی که در بر دارنده منافع همگان باشد ، در هر شرایطی کمترین میزان تفسیر دلبخواهی را بتوان بر آن تحمیل کرد ، درآمد ... ،
آن گاه می توان نشست و بر سر چگونگی و اصلاح امور و کاهش دادن فاصله آن ها با قانون و منافع همگانی گفتگو کرد .
و علاوه بر این ، از این هم بیشتر :
رژیمی که حاکم آن ادعا می کند : "حق دارد هر قراردادی که با موکلان ( مردم ، رعایا ) بسته است را به طور یک جانبه زیر پا بگذارد " ! ؟ ،
اصلاح پذیر نیست .
رژیمی که حاکم آن ادعا می کند : "حق دارد هر قراردادی که با موکلان ( مردم ، رعایا ) بسته است را به طور یک جانبه زیر پا بگذارد " ! ؟ ،
اصلاح پذیر نیست .
زیرا در صورتی که با تلاش و تقلا درون این سیستم و با رعایت قواعد و ضوابط آن ، مردم توانستند حاکمان را به امضای قراردادی در راستای رعایت حقوق مردم متقاعد کنند ، با استناد به آن قاعده ، حاکم می تواند قرار مدار خود با مردم را زیر پا بگذارد .
موضوع بسیار ساده تر از حد تصور است .
http://mobahesat.com/1393/03/3391.html
http://mobahesat.com/1393/03/3391.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر