"سلام عنایت فرمایید در عمل چه مکانیزمی جهت شناختن اینکه غایت داخل در مغیاست وجود دارد؟ اصل بر داخل در مغیا بودن است یا خیر یا بسته به حالاتش اصل نیز متفاوت خواهد بود؟ "
با توجه به سوابقی که ! در زمینه دعوای اصلی مردم ما با مردم فریبان در ورود به این بحث ها داشتم به خودم جسارت دادم پس از بررسی موضوع آن را پاسخ گویم .
موضوع از این قرار است که قواعد حقوقی و قوانین در جامعه مدرن بر اساس گزارشات صریح ، کارشناسی شده و غیر قابل شرح و تفسیر تا حد امکان ، استخراج می گردند .
از آن جایی که کهنه پرستی و واپسماندگی ، افراد را به برداشت از ، و استناد به ، دور افتاده ترین و خاک گرفته ترین منابع مجبور نموده است ( یا شاید ، خود ، این ترفند را برای جادویی و مقدس نشان دادن گفته شان برگزیده باشند ) ، هر یک سعی می کنند از منبع کهنه تری استنباط خویش را تهیه و ابراز نمایند .
به هر حال به دوست ام چنین پاسخ دادم :
"اصل بر نارسا بودن است ! .اصل بر نارسا بودن فرهنگ گفتاری برای تدوین امور حقوقی است .اصل
بر این است که : از منابعی که هیچ سنخیتی با حقوق ندارند ، یا شاید ( به گفته یکی از دوستان و اساتید بزرگوار ) "انضباط حقوقی" ندارند می خواهیم قاعده حقوقی بیرون بکشیم .
شعر و داستان ، توصیه و پند ، افسانه و حکایت ، جملات نارسا و نامفهوم و چند وجهی ، اندرز ، عباراتی که تعمدا به گونه ای بیان شده اند که رمزآلود بنظر برسند و در حالت های گوناگون نیز بتوان تعابیر گوناگونی از آنها نمود ، عبارات و جملات جادویی و سبک گفتاری و نوشتاری دعانویسان ، سرکتاب باز کن ها ، حاشیه نویس ها ، رمال ها ، مردم فریبان ...
به درد الگو سازی و پیدا کردن و درآوردن قاعده حقوقی از دل آن ها نمی خورند . اصل بر این است که (در پاره ای موضوعات ) بیان کننده جمله یا عبارت به صِرافَت اینکه در آینده جمله اش ماخذ استنتاج موشکافانه حقوقی قرار می گیرد نبوده است ، یعنی یک سری حرف های "پامنقلی" را معمولا عقلای دنیا ملاک قانونگزاری قرار نمی دهند .
شعر و داستان ، توصیه و پند ، افسانه و حکایت ، جملات نارسا و نامفهوم و چند وجهی ، اندرز ، عباراتی که تعمدا به گونه ای بیان شده اند که رمزآلود بنظر برسند و در حالت های گوناگون نیز بتوان تعابیر گوناگونی از آنها نمود ، عبارات و جملات جادویی و سبک گفتاری و نوشتاری دعانویسان ، سرکتاب باز کن ها ، حاشیه نویس ها ، رمال ها ، مردم فریبان ...
به درد الگو سازی و پیدا کردن و درآوردن قاعده حقوقی از دل آن ها نمی خورند . اصل بر این است که (در پاره ای موضوعات ) بیان کننده جمله یا عبارت به صِرافَت اینکه در آینده جمله اش ماخذ استنتاج موشکافانه حقوقی قرار می گیرد نبوده است ، یعنی یک سری حرف های "پامنقلی" را معمولا عقلای دنیا ملاک قانونگزاری قرار نمی دهند .
به
گمان بنده بهتر است ابتدا جمله مورد نظر را به جمله ای درست و حسابی و
کاملا رسا با استفاده از کلمات و واژه هایی دقیق و صریح ، تبدیل کرده و سپس
... ، خودبخود مسئله حل می شود ، و دیگر ، اصلا نیازی نیست به دنبال این
باشیم که غایت داخل در مغیاست یا نیست ! ."
...
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر