۱۳۹۳ آبان ۲۲, پنجشنبه

کاوه ها یا آدمکش ها ؟ ، ستمدیده یا تروریست ؟

دوست ارزشمندی مقاله ای به این مضمون نوشته اند :
[در «تراژدی دردناک و مصیبت‌بار ضحّاک‌شدن کاوه‌ها»]

...  «گاهی جهان به چنان نقطه و مرحله‌ای از ستم و فساد و تباهی می‌رسد که به یک قهرمان خودساخته، نجات‌بخش و فیصله‌دهنده نیازمند است که از میان جمهور مردم برخاسته و متصل به اشراف و اعیان نباشد و اکنون همان‌زمان است»؟!  ... 

 پاسخ من :

شرایط ما چندان با این تحلیل مطابقت ندارد !
بجای ضحاک و کاوه ، بایستی
نبرد رستم ها و سهراب ها
نبرد رستم و اسفندیار
کشته شدن سیاوش ها
نبرد بین دزدان دریایی با دزدان سر گردنه .
را تحلیل کنیم .
قیام کاوه وار فقط در داستان و افسانه تحقق می یابد .
در عالم واقعیت شیاطین و آدم کشان با یکدیگر در نبرد هستند ، کاوه ها آن قدر زنده نمی مانند که چرم پاره بر سر نیزه کنند .
آدم کش ها ، جنگ طلب ها ، برای سربازگیری و یارگیری ناچار بایستی داستان کاوه ها را بسازند ، داستان شهادت ها را بسازند ، سیصد را بسازند ، رستم ها را بسازند ، ...
مصائب مسیح ، رنج های قدیسان ، بیابانگردی موسی و قوم اش ، ...
همه و همه برای انتقام گیری و بسیج نیرو برای جنگ ساخته و پرداخته شده اند .
بلافاصله پس از صلیب بدوش کشیدن مسیح ، صلیب ها برپا می شود و مردمان را به صلیب می کشند .
بلافاصله پس از بیرون راندن مسلمانان از مکه و اندکی ستم به آنها : جنگ هایی براه می افتد که تا اسپانیا را به خاک و خون می کشد .
بعد از بیابانگردی موسی : مردمان فلان سرزمین (به اصطلاح موعود) از دم تیغ گذرانده می شوند .
بعد از کشته شدن چند بازرگان سپاه مغولان (به گفته مولوی جند الله ! ) چند کشور را نابود و تصرف می کنند .
بعد از کشته شدن سیاوش : رستم تا دریای چین دریایی از خون براه می اندازد .

هیچ نظری موجود نیست: