شناخت شناسی ، می
تواند تحول اساسی در شرع ، فقه ، قانون و فلسفه بوجود بیاورد ، شناخت
سازوکار درک و استنباط انسان ، روشن می سازد که تعیین حکم یقینی و "بی برو و
برگرد" برای خیلی مسائل ناشی از جهل و کوتاه اندیشی مدافعان آن می باشد .
هر چه حقیقتی را بلند مرتبه تر و عظیم تر تصور کنیم یا ببافیم ، از این بند
که ما با محدودیت های بشری در حال شناخت و استنباط هستیم ، رهایی نخواهیم
یافت . جالب این است که به استناد همین محدودیت های بشر دست یازیدن به
مفاهیم تقدیس شده و منسوب به جهان غیب توجیه می گردد و اصلا توجهی نمی شود
که همین توجیه نیز محکوم محدودیت های شناخت بشری است .
جز تو اندر نظرم هیچ کسی می ناید ، وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی (عراقی)
به که شاید گفت این نکته که در عالم ، رخساره به کس ننمود آن شاهد هر جایی ! (حافظ)
معشوق چون نقاب ز رخ دَرنِمی کشد ، هر کس حکایتی به تصور چرا کنند ؟ (حافظ)
پای استدلالیان چوبین بود ، پای چوبین سخت بی تمکین بود ! ( مولانا )
العلم هو الحجاب الاکبر ! .
بار غم عشق او را گردون نیارد تحمل ، چون می تواند کشیدن این پیکر لاغر من !؟ (صفای اصفهانی) .
. . .
العلم هو الحجاب الاکبر ! .
بار غم عشق او را گردون نیارد تحمل ، چون می تواند کشیدن این پیکر لاغر من !؟ (صفای اصفهانی) .
. . .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر