۱۳۹۳ دی ۷, یکشنبه

شناخت فوق بشری با استفاده از شناخت بشری ! ؟

شناخت شناسی ، می تواند تحول اساسی در شرع ، فقه ، قانون و فلسفه بوجود بیاورد ، شناخت سازوکار درک و استنباط انسان ، روشن می سازد که تعیین حکم یقینی و "بی برو و برگرد" برای خیلی مسائل ناشی از جهل و کوتاه اندیشی مدافعان آن می باشد . هر چه حقیقتی را بلند مرتبه تر و عظیم تر تصور کنیم یا ببافیم ، از این بند که ما با محدودیت های بشری در حال شناخت و استنباط هستیم ، رهایی نخواهیم یافت . جالب این است که به استناد همین محدودیت های بشر دست یازیدن به مفاهیم تقدیس شده و منسوب به جهان غیب توجیه می گردد و اصلا توجهی نمی شود که همین توجیه نیز محکوم محدودیت های شناخت بشری است .
در ادامه به توجه ی که در میراث ادبی  و عرفانی مان به این تناقض گردیده است می پردازیم : 
جز تو اندر نظرم هیچ کسی می ناید  ،  وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی  (عراقی)
به که شاید گفت این نکته که در عالم  ،  رخساره به کس ننمود آن شاهد هر جایی !  (حافظ)  
معشوق چون نقاب ز رخ دَرنِمی کشد   ،  هر کس حکایتی به تصور چرا کنند ؟   (حافظ)
پای استدلالیان چوبین بود   ،   پای چوبین سخت بی تمکین بود !  ( مولانا ) 
العلم هو الحجاب الاکبر ! .
بار غم عشق او را گردون نیارد تحمل   ،   چون می تواند کشیدن این پیکر لاغر من !؟ (صفای اصفهانی) .
 . . .

هیچ نظری موجود نیست: