مردم روستا ، ناگزیر یا خود خواسته ، به حومه شهرها آمدند .
در نزدیک ترین ، دَمِ دَست ترین و پَذیرا ترین نهادهای شهری ( مدنی ) موجود در شهرها که : مساجد ، تکایا ، حسینیه ها ، گورستان ها و امام زاده های دور و بَر آن ها و از همه مهم تر هیئت های مذهبی بودند متشکل شدند .
هیئت عشاق لرستانی های مقیم مرکز |
دین کاران ، ملایان ، روحانیت و فرزندان آن ها و نژاد پرستانی که به واسطه انتساب ( واقعی یا غیر واقعی ) خود به خاندان های مذهبی (اعم از سادات یا سلسله های متصوفه ) رانت و قدرت ویژه ای (از گذشته تا کنون ) برای خود طلب می کنند و فاشیست های مذهبی ، و پشتیبان و گردانندگان اصلی آن ها یعنی بازار سنتی ،
تصویر قاضی شارح و شیخ حسن جوری دو تیپ برجسته نمایان گر ویژگی های محصولات فرهنگ دینی جامعه ما |
و از دیگر سوی : آنارشیست ها ، باقیمانده طوایف یاغی ، عناصر ضد اجتماعی ، سایکوپات ها که در قالب احزاب و سازمان های سیاسی و چریکی گرد آمده بودند ،
در انتظار نیروی انسانی کم توقع ، بی هدف ، سرگردان ، ناآگاه و خودباخته ی لازم برای حرکت های کور اجتماعی ( شورش و انقلاب ها ) بودند .
این دو گروه به خاطر ریشه و اتصال بیش تری که با بافت جمعیتی کشور داشتند و رفتار های شان بر فرهنگ عمومی جامعه انطباق بیشتری داشت ، هم دیگر را پیدا کرده ، هماهنگ و همراه شده ، بر سایر طیف ها غلبه کرده و با کنش و واکنش دو طرفه وضعیت جامعه ما را به این جا رسانده اند .
۲ نظر:
تز هجوم روستاییان به شهرها و روستاسازی شهرها.
تز جالبی هست. نمی دانم می شود این را خیلی جدی گرفت.
جناب آقا یا خانم ماهبدان :
البته این یادداشت تز نیست ، گزارش واقعیت است ، مستند است ، با هزاران هزار ساعت عکس و فیلم و کتاب می توان آن را اثبات نمود ، "مشاهده عینی" است .
ارسال یک نظر