۱۳۹۳ بهمن ۱۰, جمعه

"لُغَت دان" و دیگر هیچ ! ؟

گفتگوی مان با دوست عزیزی که اتفاقاً حق استادی نیز بر گردن ام دارد ،  به این جا رسید که در زیر مشاهده می کنید .
برای شنیدن  نظریات تان  با شما به اشتراک می گذارم :  
آن چه روابط حقوقی بین مردم با یکدیگر در جامعه انسانی را معین می کند اگر حقوق بنامیم ، آن قسمت از فقه که به این می پردازد ، حقوق است ، یعنی : رفع و رجوع مسائل و حد و مرز روابط بین مردم با یکدیگر است .
تا جایی که بیاد دارم علمای حقوق امروزه از عرف بهره می گیرند .
در گذشته ، عرف ، همین خرافات ، موهومات و باورهای خاص بین مردم بوده است ، اگر فقیه کسی است که با بهره برداری از آنچه مردم بدان باور دارند و رفتار می کنند ( عرف و فرهنگ ) سعی دارد روابط بین مردم را نظمی ببخشد ، باز این نیز تعریف حقوقدان است .
شاید بتوان گفت : در قدیم حقوق دانان ، فقیه نامیده می شده اند .
هیچ جزئی از اجزای تمدن قداست یا برتری نسبت به جزء دیگر ندارد .
زمانی "پالان دوزی" رواج داشت ، بعد شد زین و برگ و یراق اسب ، درشکه سازی ، و آخر شد اتومبیل سازی ...
همه این ها در یک ردیف هستند و در ادامه همدیگر هستند .
ولی امروزه کسی مردم را مجبور نمی کند بجای صندلی داخل اتومبیل خود روی پالان بنشینند یا زین اسب را داخل اتومبیل کار بگذارند و روی آن بنشینند ، مگر ، در جایی  ، صنف پالان دوز ارتش و قدرت سیاسی را در اختیار داشته باشد و مردم را بدین کار مجبور نماید .
حاکمیت نام ها ، القاب ، اسامی موازی و متعدد بایستی برچیده شود .
لازمه زندگی اینترنتی ، کامپیوتری (منظورم زندگی مدرن است ) این است .
آخر الامر ، خواه ناخواه ، چنین خواهد شد ، حداکثر یکی دو نسل فاصله ممکن است بیفتد .
اگر چنین (بهره گیری از عرف و باور راسخ مردم برای تنظیم روابط حقوقی بین آن ها ) به موضوع نگاه کنیم رابطه فقه با دین نیز رابطه ای معقول و منطقی خواهد بود ، مگر این که اعتقاد داشته باشیم فقیه از عالم غیب چیزی درمی آورد و برای مردم بازگو می کند .
شاید اگر سر در مطب پزشکی اگر بنویسیم "محکمه" یا "دارالصحه" از لحاظ تبلیغاتی و بازاریابی بد نباشد ، اما در کلاس درس طب و پزشکی ، ... در نهایت ، بایستی معلوم شود : اصول طب داخلی ، فیزیولوژی گایتون ، هاریسون ، دی اس ام تری ، روانپزشکی پورافکاری (دکتر نصرت الله پورافکاری) ، .... ، می خواهیم بگوییم (بخوانیم)  یا : "طب الرضا" .
زمانی حسابداری ما و حقوق شما ،  استاندارد می شود ، کاربردی و همه گیر می شود که ما و شما و مردم بتوانیم با یک زبان ساده و راحت با یکدیگر تبادل اطلاعات داشته و حرف همدیگر را بفهمیم .
تا آن زمان :همه ما "لُغَت دان" هستیم نه هیچ چیز دیگر .
 

۲ نظر:

mahbodan گفت...

مصیبتیه ها.
تو فیسبوک گفت کردیم.
حالا اینجا چی بگیم!

احمد نورمحمدی آبادچی گفت...

واقعا هیچ کس دیگر گفتگویی ، نظری ، جیزی ! ، در این زمینه ندارد ؟ ،
یا شاید گفتگو ها جای دیگری جریان دارد ؟
یا شاید موضوع بی اهمیت است ؟
کدام !