ادبیات و مفاهیم عرفانی همواره از درون فرد با بیرون ارتباط برقرار می کنند در ادبیات عرفانی فرد از درون خودش با جهان سخن می گوید و جهان را می سنجد ، همه جا خودش حاضر است .
شاعر هیچ خبری از جهان واقعیت ندارد ، واقعیت های جهان خارج در رابطه با حالات درونی شخص و برای ترجمان آن ها واقعیت پیدا کرده و به کار گرفته می شوند .
نتیجه همه این بدآموزی ها انواع اختلال شخصیت و بد رفتاری و بد اخلاقی در جامعه ما می باشد .
حافظ مجبور شده در برابر تیمور لنگ با ترس و لرز بایستد و از یاوه گویی و کفرگویی هایش در شعر عذرخواهی کند ! ،
ولی همین حافظ یکی دو جا آن هم در تمثیل از "ترکان سمرقندی" می گوید .
مولوی ! ، مولانا جلال الدین محمد ...
در شرایطی که هم وطنان اش به آتش مغولان می سوخته اند او منزل عافیت برگزیده و با شمس تبریزی نرد عشق می باخته است .
در شرایطی که هم وطنان اش به آتش مغولان می سوخته اند او منزل عافیت برگزیده و با شمس تبریزی نرد عشق می باخته است .
لشگر جرار مغول در نظر آنان سیف الله ، شمشیر خدا (تازیانه قهر خداوند) بوده است و خوشحال بوده اند که مغولان انتقام شان را از این مردم حق ناشناس و ناسپاس (ایرانیان - خوارزمیان ) می گیرند .
. ..
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر