منافع صنفی یا غضب خداوندی ؟

امروز  با یکی از دوستان گفتگویی داشتم :
در تاریخ 21 june  یعنی   1394/03/31  پستی در مورد اظهار نظر نسرین ستوده در مورد پرونده محمد علی طاهری را جایی (یکی از سایت های اجتماعی ) گذاشته ،  و چنین پرسشی را در بالای پست مطرح نموده بودم :

سازوکار تشخیص حلال و حرام خداوند چگونه است که فتوای مغایر نیز می تواند وجود داشته باشد ؟

تا دو روز پیش یعنی هفتم سپتامبر هیچ واکنش یا ابراز نظری در ذیل پست مشاهده نکرده بودم .
ولی از دو روز گذشته یکی از دوستان که به نظر می رسد در امور فقهی تسلطی ( نمی دانم در چه سطح ) نیز دارند ، ابراز نظر کرده و چنین گفتگویی ، در دو سه روز گذشته ، بین مان رخ داد :

.......................

ایشان :  
فتوای مغایر مثل چی؟با بودن دلیل ظنی یا با بودن شک؟تازه فتوای مغایر درضروریات مبنای سئوال شماست یا فتوای مغایر در اصول اربع مائة؟ متشکرم . 

...............................

بنده : 
حضرت استاد :
بنده ، مفهوم خاصی از مغایر افاده نمی کنم
اساسا تصور نمی کنم در مورد موضوع مورد اشاره پست که "جان یک انسان" است ، تفاوتی داشته باشد .
به هر حال منظور همان است که طرفین دعوای فوق به آن اشاره دارند .
قطعا موضوع دعوا ، حداقل در سیستم قضایی ما ، سابقه دارد . چنین نیست ؟

..................

ایشان :  
آقای نور محمدی ماجرای وارد شدن نسرین ستوده به پرونده محمد علی طاهری بحثش علی حده است.اما من معتقدم محمد علی طاهری با علماء قم و کردستان و زاهدان مناظره کند- که حاضر نیست بکند - اگر بر خلاف نظام فطری اسلام حرفی زد ارتدادش ثابت شد آنوقت نظام قضا تصمیم بگیرد یا نگیرد اعدام کند یک بحث دیگر است . مهم این است که من دوست دارم بحث های مبنایی در مبادی تصوری و تصدیقی بین محمد علی طاهری و علماء شیعه و سنی را ببینم . خیلی مشتاقم
......................
بنده : 

محمد علی طاهری در بند است ،
زندانی است
نمی تواند تصمیم بگیرد که با کسی مناظره کند یا نکند .
چرا جان یک شخص بایستی منوط به تشخیص فقهای فلان جا یا فلان جای دیگر باشد ؟

..................

ایشان :  
از خودت بپرس. تشخیص عقاید صحیح منوط به توقیع امام زمان به شیخ مفید و صدوقین و اجماع و عرف اهل سنت بر عهده فقهاست . نکند امام زمان و توقیعش را قبول نداری ؟ wink emoticon چون من محمد علی طاهری را دیده ام آثار مکتوب و غیر مکتوبش را خوانده و دیده و لمس کرده ام . نظر هم فعلا نمی دهم . استاد Ahmad Nourmohammadi میخواهید تشخیص مورد نظر شما را بگذاریم به پای کسبه صنف آهک فروشان تبریز یا بریانی فروشان اصفهان . قضاوت را شرع چه در امور فقهی و حقوقی و چه عقایدی به عهده مجتهد گذاشته لا اقل حدیث امام زمان به حین بن روح نوبختی را بخوان. devil emoticon angel emoticon heart emoticon heart emoticon heart emoticon

......................
بنده : 

یعنی به استناد این که عده ای " ادعا" می کنند که " یکی به دیگری چیزی گفته"
آن وقت برای خودشان حق تصمیم گیری در مورد جان یک انسان را قائل می شوند ؟
آیا منطقی است ؟

....................

ایشان :  
شما یا درفقه شیعه تابع هستید یا نیستید . اگر تابعید امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف این دستور را مطابق قرآن و عترت صادر کرده است پس جای بحث نیست ، اما اگر مثل بعضی ها مذهب و فقه شیعه را کاسه توالت فرض کردید بازم جای بحث نیست . اگر هر کدام از آنها باشی چه مخالف فقه شیعه چه موافق آن قانونی است که اجرا می شود . از من ......  کاری جز تابع قانون مدونه بودن بر می آید بزرگوار Ahmad Nourmohammadi عزیزم =D  سابقا خیلی حرص می خوردم الآن می گویم برای چه حرص بخورم؟از چه کسی دفاع کنم . ولی یکی را طرف راجح می گیرم و لی زیر علم هیچ بنی بشری جز اهل بیت پیامبر و فقه اسلامی اعم شیعه و سنی سینه نمیزنم و خورشت قیمه نمی خورم . ما حدیث فاما الحوادث الدهر داریم

...................

بنده : 

جناب  ......  :
آیا این فرمایش شما ،
پاسخ عرایض بنده است ؟
یعنی از لحاظ علمی
یا فقهی و حوزوی
پاسخ همین است ؟
به عبارت دیگر : آیا پاسخ کارشناسانه و متخصصانه به نظر و پرسش بنده همین گونه است ؟

..................

بنده : 
بنده پرسش ام این بود که آیا بر حسب ادعای "یکی" یا "عده ای" در مورد این که "شخص دیگری" ، "شخص بنا به ادعا ، مقدسی" ، فلان جمله را بیان نموده است ،
می توان حکم به "هدر بودن جان انسانی" داد ؟
شما در پاسخ فرموده اید ما "حدیث فلان" ! داریم .
یعنی "گفته" داریم ، یعنی "قولی" در این زمینه وجود دارد ! .
مجددا عرض می کنم :
آیا منطقی و خدایی و پیغمبری است که :
بر اساس (ادعای ) قول و گفته "یکی" ، جان "دیگری" گرفته شود ؟

......................

ایشان :  
نه منطقی نیست مگر آنکه ادله ثابت کند مثلا سپهر نوروزی اهل ارتداد است و جملاتش ردّه را در جامعه اسلامی گسترش داده و نظام اسلامی را سخره یا تضعیف می کند انوقت فقها به حکم توقیع امام زمان و در اهل سنت بنا به ادله ظنی و معتبر احکام رده رابر ان فرد حق دارند جاری کنند.درضمن جنابAhmad Nourmohammadi عزیز اسلام ومقضیات زمان و نیازهای زمانش را باید در نظر کرفت.والله عالم.

....................

بنده : 
جناب ....  عزیز :
قول ( گفته ، حدیث وارده ) :
دارای دو شق می باشد : یا صحت دارد یا ندارد
یا به درستی نقل شده یا نادرست نقل شده
اگر به درستی نقل شده باشد ، آن گاه شخصِ گویندهِ آن عبارات و الفاظ  :  یا حق تقنین داشته یا نداشته است و این حق را ( مثلا فقها ) خودشان برای خودشان جعل نموده اند .
...
اما گرفتن جان کسی یک حالت بیشتر ندارد
یعنی پس از گرفتن جان دیگر نمی توان آن را باز پس داد
اگر ثابت شود که اشتباه بوده چه کسی و چگونه می تواند حکم را به جای اول اش برگرداند ؟

این یک تحلیل منطقی از حقی است که فعلا در جامعه ما مجری است و اجرا می شود .
به عبارت دیگر :
مبنای اخذ جان در جامعه ما غیر منطقی است
حقی که فقها برای خودشان قائل شده اند ( قضاوت ) جعلی و تاسیسی است .

...................

ایشان :  
بیشتر هدف شما کوبیدن قوانین اسلامی از طریق سفسطه احساس است محمد علی طاهری مرتد فطری و نجس است باید اعدام شود . اگر میخواهی اسلام را بکوبی صغری و کبری نچین رسما بگو قبول ندارم . بگو قرآن و فتوای مذاهب را قبول ندارم . ببین امیر المومنین نسبت به شما و امثال شما در بحار و مستدرک الصحیحین چه گفته . آخر عمری خودت را برای ناو و حلوای بچگانه محمد علی طاهری پیش خدا ضایع نکن . از خدا بترس و تابع شریعتش باش و در مدار مدار علی و فاطمه و کتاب و سنت گردش کن . تو صرف میر بلد نیستی آنوقت از قوانین موضوعه فقهی ایراد می گیری.از خدا بترس.اینجا خدا وحشتناک ایت نه ارحم الرحمین.Ahmad Nourmohammadi.این بابی که نسنجیده ولی فقیه زمان زیر سئوال میرد از خطوط قرمز است.اگر حقوق خواندی.قدری مصباح الولایة امام مطالعه کن.تل بفهمی اعدام و پس گرفتن جان در مبنای ولایت فقیه یعنی چه.شیعه و سنی اجماع تشزفی دارند

......................
بنده : 
 آیا واقعا شما پاسخی جز این ندارید ؟
....................

بنده : 

مثلا اگر بنده از شما بپرسم :
از کجا مشخص است که مصداق نظر امیرالمومنین "بنده" هستم یا "شما" یا "دیگری" ؟
شما چه پاسخی خواهید داشت ؟

...................

بنده : 

 آن چیزی که در این جا وحشتناک است "غضب خداوند" است یا "غضب و احساس شماست" که قصد دارید با مشمول غضب خداوند قرار دادن بنده ، بنده را از پرسش و سوال و کنجکاوی در اموری که حق من است بازدارید ! ؟
..................

بنده : 
اجازه بدهید از زاویه دیگری به موضوع بنگریم :
تصور کنید :
مثلا ، از فردا ، جناب شـــمــا  تمام رقبای سیاسی ، اقتصادی ، انتخاباتی ، ... شان را مشمول غضب خداوند تشخیص داده و مرتد و مهدور الدم و همه را به دست جلاد بسپارند !
چه مکانیزمی می تواند از بروز چنین فاجعه ای پیشگیری نماید ؟
در این جا ما واقعا با غضب خداوند روبرو هستیم ؟
یا
با تشخیص شـــمــا  مبنی بر این که غضب خداوند در این زمینه چنین و چنان است ؟
آیا ما با حکم مستقیم خداوند ( نعوذبالله ) روبرو هستیم یا با تشخیص یک انسان که مانند سایر انسان ها شهوات دارد ، دل اش می خواهد افسارش دست خودش باشد ( لیفجر امامه ) ، نفس اش دایم او را به بدی تشویق می کند ( لاماره بالسوء ) ، و ... ؟
با کدام روبرو هستیم ؟

......................
ایشان :  

 این اراجیف چیست بعنوان کامنت قابل بحث گذاشتی اصلا تو حرف مرا فهمیدی ؟ آیا تو اصلا فقه بلدی یا فقه سیاسی دوره دیدی ؟
....................

بنده : 

جناب .......   عزیز :
ممکن است واقعا کامنت های بنده اراجیف باشد و شاید هم نباشد ! .
چنانچه ده ها نفر فقه خوانده و فقه دان دیگر عرایض بنده را اراجیف تشخیص ندادند چه ؟
آن وقت شما چه خواهید فرمود ؟
اگر این گفتگو را در معرض نظر خواهی از حقوقدانان و فقها و فقه دانان بگذاریم شما که مشکلی ندارید ؟

...................

بنده : 
به عنوان آخرین سوال :

آیا برای این که انسان خودش را از مرگ بد ،
مرگ ناگهانی توسط فتنه جویان و کینه جویان و قدرت طلبان که ممکن است بخاطر مقاصد خود و یا حتی بخاطر لقمه نانی ناچیز همه را از دم تیغ ( به اسم "غضب الهی" ) بگذرانند ، نجات دهد ، بایستی فقه خوانده باشد ؟
بایستی فقه سیاسی بداند ؟
شما بدون درک حضور بنده ، بدون ملاقات ، بدون این که هیچ مراوده و حساب و کتابی با یکدیگر داشته باشیم ،
بنده را مصداق :
کوبیدن قوانین اسلامی از طریق سفسطه احساس .
قبول نداشتن قرآن و فتوای مذاهب  .
 حلوای محمد علی طاهری  ! .
مشمول غضب الهی و خشم "وحشتناک" خداوندی  .
مصداق فرمایش امیرالمومنین ( لابد در مورد کفر و ارتداد و ... )  .
....  .
قرار داده اید .
از کجا اطمینان کنم که با دیگران چه کرده اید یا چه خواهید کرد ؟
بنده بیش از سه سال در جبهه های جنگ در معرض کشته شدن بوده ام .
اصلا مشکلی ندارم که تا پایان عمر پای روشن شدن تکلیف این آدم کشی به نام فقاهت و به نام غضب الهی بایستم و ایستاده ام .

..................