از سری علایم بالینی شخصیت "حق به جانب" :
تظاهر به آشفتگی ، وارستگی ، دست شستن از همه چیز ، آژیتاسیون ،
تلقین مصنوعیِ آشفته حالی و شوریدگیْ با استفاده از مراسم سماع و وعظ و حال ، مداحی ، عزاداری و غیره ،
تظاهر به در حال مبارزه بودن ، در جنگْ بودن ، در حال جنگ بودن ، داغدار بودن ، تحملِ هزینه ،ملامت دیدگی ، ستم دیدگی ،
نمایش حافظْ مَسلَکی ، مبارز بودن ، طلبکار بودن ، مطالبات داشتن ، اصرار بر تغییر شرایط داشتن ، انقلابی بودن ،
این رفتار و نشانه ها می تواند برای پوشاندن شکاف تناقض و دروغ گویی و دورویی مورد استفاده قرار گیرد .
در غیر این صورت ، فرد ، بدون مصرف مقادیر بالایی داروهای مسکن و مخدر قادر به تداوم این بازی نمی باشند .
این تخدیرممکن است بدون دارو با واقع شدن در حالت های تجزیه روانی ممکن شود ، حالت های تجزیه ای که خود می تواند در فرد یا اطرافیان توهم ارتباط با متافیزیک را بوجود بیاورد .
۳ نظر:
چه جایی دست گذاشتید. این خیلی مهمه. به گروه های روانشناسی بدهید رویش کار کنند.
واقعا یک حق به جانبی ناخودآگاه وجود داره که با این اداها تقویت میشه و باز همان حق بجانب نگری موجب تداوم این بازی میشه.
آفرین
چه جایی دست گذاشتید. این خیلی مهمه. به گروه های روانشناسی بدهید رویش کار کنند.
واقعا یک حق به جانبی ناخودآگاه وجود داره که با این اداها تقویت میشه و باز همان حق بجانب نگری موجب تداوم این بازی میشه.
آفرین
بله جناب ماهبدان
دقیقا : " اداها " ، گرفتن برخی فیگورها و اداها این رفتار را تقویت می کنند . در برخی موارد پایه قرار می گیرند یعنی بدون "اداها" ( manipulation , manner , rituals ) شاید شدنی نباشد
و این ها ، یعنی همان گونه که فرمودید روی این ها کار کردن برای پیش بینی رفتار این شخصیت لازم است .
ارسال یک نظر