"بودن" رنجی ندارد
آن چه هست "رنج رفتن" است .
"رنجِ نبودن" است.
در کشاکش زندگی
در رقابت ها و تلاش برای به دست آوردن جایگاه ها ...
افسردگی ، وقتی عارض می شود که فرد با واقعیت "ناگزیر باید رفت" مواجه می شود .
این که ناگزیر باید رفت پیش از آن که توانسته باشی جبران کنی ، پیش از آن که به هدف ات رسیده باشی ، فرد را از تلاش باز می دارد .
این نگرانی ، این دغدغه (ناگزیر باید رفت ! ) ، افسانه ها و اسطوره ها را ساخته است .
...
آن چه هست "رنج رفتن" است .
"رنجِ نبودن" است.
در کشاکش زندگی
در رقابت ها و تلاش برای به دست آوردن جایگاه ها ...
افسردگی ، وقتی عارض می شود که فرد با واقعیت "ناگزیر باید رفت" مواجه می شود .
این که ناگزیر باید رفت پیش از آن که توانسته باشی جبران کنی ، پیش از آن که به هدف ات رسیده باشی ، فرد را از تلاش باز می دارد .
این نگرانی ، این دغدغه (ناگزیر باید رفت ! ) ، افسانه ها و اسطوره ها را ساخته است .
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر