دوست من
دلواپس است
نگران است
روز 7 اسفند :
او دلواپس است که در آن روز فرصت بی نظیری پیش خواهد آمد که سرنوشت ما را دگرگون می کند .
او می پندارد :
"هیچ راه دیگری جز مشارکت در انتصابات ( دیگر خودش نیز آن را این گونه می نامد ! ) نداریم ."
دوست من آن قدر دلواپس از دست نرفتن فرصت روز انتخابات است که از یاد برده از انتخابات قبلی تا امروز ، هر روز ، بیشمار فرصت از دست رفت ! ؟ .
از امروز تا روز موعود نیز فرصت های بیشمار دیگری از دست خواهد رفت ، و نیز پس از آن .
نمی دانم چرا دوست من جز موضوع انتخابات در باره هیچ موضوع دیگری با من گفتگو نمی کند ! ؟ .
در سی سال گذشته جز این که "باید بروم رای بدهم" هیچ با من نگفته است ! .
از انتخابات قبلی تا کنون در گروه هایی که جوک و تفریح و بذله گویی و "حرف های صد من یک غاز" ! در آن رواج داشت سرش را زیر برف کرده بود ، آهان راستی یادم رفت البته یکی دو تا انتقاد و اعتراض اتو کرده و متحد الشکل داشت ولی به جایی برنخورد .
نمی دانم چرا نزدیک انتخابات دوستان ام افزایش می یابند و پس از آن ، باز ، به یکباره تنها می شوم ! .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر