۱۳۹۴ بهمن ۲۴, شنبه

خصوصیات نظام برده داری

در یک نظام برده داری :
افکار جدید نیز در راستای بنیان نهادن شیوه های جدید و کارآمد تری برای بهره کشی از انسان ها تولید می شوند .
نهادهای اجتماعی نیز همانند ایستگاه های بهره کشی ، سیاه چال های نگاه داری و مراقبت موقت یا دائمی از بردگان چشم و گوش بسته شکل می گیرند یا درمی آیند .
نهاد خانواده به جای انسان برده تولید می کند .
اخلاقیات و دین به جای آزادگی و وارستگی خم شدن و تعظیم کردن و تسلیم محض بودن به انسان ها می آموزند .
در و دیوار تو را به سکوت و تعظیم وا می دارند .
شیوه های جدید روش هایی است که نیازی به در بند کردن و به زنجیر کشیدن بردگان نداشته باشد . 
یعنی برده داران را از زحمت مراقبت دایمی و نظارت مستمر بر کار و رفتار بردگان آسوده گرداند . 
زیرا روز بروز تعداد بردگان به مراتب بیشتر از برده داران می گردد  و لازم است سیستم "برده داری"  و "برده ماندنِ" خودکاری ابداع گردد که بردگان ، خود ، بردگی را پاس دارند . 
بازی گران و بازی گردانان به تدریج و آهسته آهسته پشت هویت های مجازی و استعاری پنهان می شوند . 
اراده های برده کشی تجمیع یافته و تبدیل به ساختار ، سازمان ، ماشین یا مکانیسم بهره کشی می گردند . 
هر برده دار بجای به بردگی گرفتن مستقیم به برده داری مشارکتی رضایت می دهد . 
یک نماد یا سمبل جانشین یکایک برده داران می گردد . 
این نماد ممکن است یک بت ، پرچم ، تصویر یک پرنده ، شیرو خورشید ، عقاب ، یا یک دین ، مذهب ، عقیده ، یک مفهوم کلی ... یا یک شخص باشد . 
برده داران بجای به زانو درآوردن بردگان در برابر خودشان ، آن ها را به کرنش در برابر آن نماد وا می دارند . 
به جای این که کسی بخاطر بی احترامی به ارباب سربریده شود ، به اتهام بی احترامی و توهین به آن نماد محکوم به اعدام می گردد . 
نمادی که بایستی بردگان به آن کرنش کنند هر چه بی معناتر و کرنش به آن ابلهانه تر باشد  ، سازوکار برده داری در آن جامعه بدوی تر و خشن تر می باشد . 
در سازوکارهای مدرن تر ، پیشرفته و به ظاهر انسانی تر نمادها و قواعد معقول تر و مجازات ها متعادل تر می گردند .
 ولی بی معنا بودن تکریم و تعظیم به آن نماد در یک سیستم برده داری ریشه دار هیچ گاه نبایستی به صفر برسد زیرا بردگان بایستی اجبار را در کرنش بدان احساس کنند .
احساس اجبار جزو جدایی ناپذیر بردگی است . 

برخی در درک ابلهانه بودن و غیر عاقلانه بودن باور منطقی به نمادهای برده داران مشکل دارند .
حتی این درک نادرست باعث گردیده که نهضت های به اصطلاح  اصلاح تفکر دینی بوجود آید (در حالی  که بایستی نام اش اصلاح تفکر برده داری باشد ) .
در واقع  سیستم برده داری و تمایلات برده داری (یا آن گونه که تمایل دارند نامیده شوند : مهندسی جوامع انسانی) که به طور مثال در جامعه ای در قالب باور های دینی نمود یافته است  به غیر قابل باور بودن مفاهیم بیشتر نیازمند است تا باور کردنی بودن آن ها .
زیرا احساس اجبار و الزام بایستی آگاهانه توسط اکثریتی  که قرار است نقش بردگی را پذیرا شوند درک گردد .
با درک این الزام ، جبر ، تقدیر ، بریده بودن سرنوشت ، قطعی و حتمی بودن آن ، فرد آماده زندگی در قالب یک برده می گردد .
خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی ( حافظ ) .
لا یمکن الفرار من حکومتک ( دعای کمیل ) [ گریزی از حکومت تو نیست = جبر ]
این درک و پذیرش از دوران کودکی به تدریج در آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت به روش های گوناگون رخ می دهد .
شاید یکی از دلایل باقی ماندن مفاهیم سست و موهوم که بیشتر به جبر و ترس جان پذیرفته می شوند یا مسکوت گذارده شده و حداقل انکار نمی گردند ، همین داد و ستد و تعاملی بوده که بین دین داری و دین خویی با برده داری و برده خویی و سیستم های بهره کشی در جوامع روی داده است .
...

این که گاه مشاهده می کنیم نماد برده داری در جوامع گوناگون و دوران های گوناگون از سمبل یا طبقه ای به نشانه  یا نهاد دیگری نقل مکان می کند و ثابت نمی باشد بدین خاطر است که مجموع تمایلات برده داری در یک جامعه بدین تعلق می گیرد که فلان نماد ، یا مفهوم مانند : پرولتاریا ، مذهب ، نژاد ژرمن ، امپراطور ، رهبر ، رئیس جمهور ، دین ، وطن ، ... جانشین مشت آهنین و سرکوبگر برده داران محدوده سیاسی خاصی باشد . 
 
...










در فرآیند نمادین شدن برده داری غل و زنجیرها به کنار نهاده می شوند فقط هنگامی که یکی از بردگان آشکارا نمادهای سازوکار و ساختار برده داری را به سخره بگیرد یا نافرمانی کند ، وی را به زندان  برده  یا بر او می آشوبند .
هر گونه رفتاری که نمایانگر آزاد بودن ، برده و مْقَلِّد نبودن باشد به شدت سرکوب می شود .
نادیده گرفتن نماد های استعاری برده داری نه تنها از جانب برده داران بلکه از سوی پاره ای از بردگان نیز با خشونت روبرو می گردد .
زیرا با پذیرفته شدن همگانی "اجبار" ، کراهت و سرشکستگی ناشی از پذیرش آن در ذهن بردگان کاهش پیدا کرده و به تدریج به صورت یک امر بدیهی و طبیعی جلوه می نماید ، چنان که سعدی می فرماید :
سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند      ،       چندان فتاده اند که ما صید لاغریم
1394/11/27
در جامعه ای که بردگی و برده داری در آن نهادینه شده است هیچ کس ، دقیقا هیچ کس ، حق ندارد رفتار آزاد مندانه داشته باشد ، حتی اگر شاه مملکت باشد ! .
حتی اگر این گونه رفتارها در حد دور هم نشستن ، پا روی پا انداختن ، با ژستی روشنفکرانه گفتگو کردن و چای و قهوه نوشیدن باشد .
در این نظام ها هر چه بیشتر برده بودن و تظاهر به بردگی کردن پاداش داده می شود و ارزش شمرده می شود .
نظام بردگی روشنفکری خاص خودش را دارد :
کمتر از ذره نه ای پست مشو مهر بورز تا به گردونهء خورشید رسی چرخ زنان (حافظ) .
بلندی از آن یافت کو پست شد  ،   در نیستی کوفت تا هست شد ( سعدی ) .
افتادگی آموز اگر طالب فیضی    ،    هرگز نخورد آب زمینی که بلند است (ایرج میرزا) .
لیس فی الدار غیره دیار (هاتف) .
عجب است از انسان متکبری که ابتدای خلقتش از آب گندیده نطفه است و در پایان عمرش نیز مرداری بدبو است که جایگاهش زیر خاک است و با این حال این انسان متکبر و سرکش در مقابل خداوند و دستوراتش تکبر و سرکشی می کند و بندگی و عبادت او را به جای نمی آورد.  . علی (عليه السلام)
هر مفهوم ، راهکار ، باور ، شیوه ، روش کار ، جهان بینی ، مذهب ، فقه ، قانون ، بازی ، ورزش ، آیین ، رسم ، ساختمان ، اثر هنری ، ... باقی مانده از دوران برده داری می تواند در خود نشانه ها یا الزاماتی از آن دوران را به همراه داشته باشد .
نمونه ای از انتقال مفاهیم برده داری از بستر ادبیات , دین , عرفان , پند و اندرز و آموزش و پرورش :
تصویر صفحه نوزدهم کتاب درسی پایه نهم دبیرستان ( دوره متوسطه اول ) سال تخصیلی  95-96  متن برگزیده از کیمیای سعادت , امام محمد غزالی  :    



هیچ نظری موجود نیست: