هر مجموعه انسانی ( تیم ، هیئت ، گروه ، صنف ) که تا کنون در کشور حاکمیت را فراچنگ آورده و با زور ( بدون برو و برگرد تا کنون ) بر آن غلبه یافته اند سازوکار دخل و خرج خاصی را حاکم ساخته اند این دخل و خرج برای گرد آمدگان دور حلقه قدرت بسیار شیرین و دلپذیر بوده است .
این شیرینی است که باعث می شود نشستگان بر کرسی قدرت دیگران را از پرسه زدن در آن حوالی منصرف سازند .
حرکت مردم عامی در سپردن قدرت به دست کسانی که چندین قرن با تظاهر به دوری از جمع آوری ثروت و مال و منال و ملاحظه کردن برخی قواعد و مقررات در دخل و خرج و وسواس در کسب مال و حلال و حرام کردن ، برای خود نزد ایشان آبرویی فراهم آورده بودند ، شاید ناخودآگاه با درک چنین روابطی در گردش بودجه و ثروت ملی بوده باشد .
بدین خاطر حرکت های اعتراضی نیز بیشتر پیرامون این روش های دخل و خرج حلقه بسته است .
پاره ای به یاد درآمدهای دوران شاه خواستار بازگشت به آن دوران ( و نه رسیدن به ایده آل خاصی یا بهبود شرایط برای همگان ) می باشند .
البته به ظاهر بر حسب نیازمندی های تاکتیکی لزوم برقراری دموکراسی ( حال شاهانه یا پرولتری یا ملی مذهبی ) را پذیرفته اند ! .
عده ی با حسرت درآمدها و ریخت و پاش هایی که در دوران سازندگی ، کارگزاری و نمایش اصلاح حاکمیت ( پیش از آن که سپاهیان (صاحبان سپاه) جبهه جدیدی در مرکز کشور گشوده و بر گلوگاه های بودجه دست بگذارند ) داشته اند در صدد باز گرداندن آن شیوه گردش امور و توزیع ثروت می باشند .
و دست آخر گروهی نیز چرخش و توزیع ثروت را در دستان سپاهیان می پسندند و حاضر به تقسیم آن با دیگران نیستند .
بنابراین همه در فکر رسیدن و نگاه داشتن سازوکاری که به گذشته پیوسته است می باشند .
و این میان اکثریت متخصصان و دانش آموختگان که البته "سِلاح" و "صلاح" ی ! در دست ندارند به امید فردایی بهتر هستند .
حال این میان ، مردم هستند که بایستی انتخاب کنند توزیع و گردش ثروت عمومی را به دستان چه کسی بسپارند . و چه سازوکاری برای آن برپا سازند ، یا به عبارت دیگر چه کسانی را مامور برساختن سازوکار دخل و خرج و گردش ثروت و منابع در کشور نمایند .
...
این شیرینی است که باعث می شود نشستگان بر کرسی قدرت دیگران را از پرسه زدن در آن حوالی منصرف سازند .
حرکت مردم عامی در سپردن قدرت به دست کسانی که چندین قرن با تظاهر به دوری از جمع آوری ثروت و مال و منال و ملاحظه کردن برخی قواعد و مقررات در دخل و خرج و وسواس در کسب مال و حلال و حرام کردن ، برای خود نزد ایشان آبرویی فراهم آورده بودند ، شاید ناخودآگاه با درک چنین روابطی در گردش بودجه و ثروت ملی بوده باشد .
بدین خاطر حرکت های اعتراضی نیز بیشتر پیرامون این روش های دخل و خرج حلقه بسته است .
پاره ای به یاد درآمدهای دوران شاه خواستار بازگشت به آن دوران ( و نه رسیدن به ایده آل خاصی یا بهبود شرایط برای همگان ) می باشند .
البته به ظاهر بر حسب نیازمندی های تاکتیکی لزوم برقراری دموکراسی ( حال شاهانه یا پرولتری یا ملی مذهبی ) را پذیرفته اند ! .
عده ی با حسرت درآمدها و ریخت و پاش هایی که در دوران سازندگی ، کارگزاری و نمایش اصلاح حاکمیت ( پیش از آن که سپاهیان (صاحبان سپاه) جبهه جدیدی در مرکز کشور گشوده و بر گلوگاه های بودجه دست بگذارند ) داشته اند در صدد باز گرداندن آن شیوه گردش امور و توزیع ثروت می باشند .
و دست آخر گروهی نیز چرخش و توزیع ثروت را در دستان سپاهیان می پسندند و حاضر به تقسیم آن با دیگران نیستند .
بنابراین همه در فکر رسیدن و نگاه داشتن سازوکاری که به گذشته پیوسته است می باشند .
و این میان اکثریت متخصصان و دانش آموختگان که البته "سِلاح" و "صلاح" ی ! در دست ندارند به امید فردایی بهتر هستند .
حال این میان ، مردم هستند که بایستی انتخاب کنند توزیع و گردش ثروت عمومی را به دستان چه کسی بسپارند . و چه سازوکاری برای آن برپا سازند ، یا به عبارت دیگر چه کسانی را مامور برساختن سازوکار دخل و خرج و گردش ثروت و منابع در کشور نمایند .
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر